کاشکی! خاک حریم حرمت میبودم
میخرامیدی و من در قدمت میبودم
بیغم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت!
پیش ازین، کاش! گرفتار غمت میبودم
گر به پرسیدن من لطف نمیفرمودی
هم چنان کشته تیغ دو دمت میبودم
گر به سررشته مقصود رسیدی دستم
دست در سلسله خم به خمت میبودم
گر مرا حشمت کونین میسر میشد
هم چنان بنده خیل و حشمت میبودم
چون مریضی، که دلش مایل صحت باشد
عمرها طالب درد و المت میبودم
هرچه خواهی بکن، ای دوست، که من از دل و جان
آرزومند جفا و ستمت میبودم
تا تو یک ره به کرم سوی هلالی گذری
سالها چشم به راه کرمت میبودم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.