قدر هر سفله، از تو گشت علم
ای سپهر خَم، این چه انصاف است
از تو، امروز کافی الملکیست
هرکه تمغای کون اوقاف است
تا که سگ یافت می شود، ندهی
به هما استخوان، که اسراف است
پرنیان باف، تخته کرده دکان
روز بازار بوریاباف است
لب معنی، به مهر خاموشیست
سر و سرمایه در جهان لاف است
سفله پس کیست در زمانه؟ بگو
ارذل النّفس اگر ز اشراف است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عرض تقلید، قاف تا قاف است
کیش اسلام ارث اخلاف است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.