دردت به دوای دل بی تاب رسیده
از غیب، رسولیست، به اصحاب رسیده
چون نی به خروش از نفس سینه خراشم
تاری ست تن من که به مضراب رسیده
دارد دلم از گریهٔ مستانه، طرب ها
عید است که ویرانه به سیلاب رسیده
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
دردت به دوای دل بی تاب رسیده
از غیب، رسولیست، به اصحاب رسیده
چون نی به خروش از نفس سینه خراشم
تاری ست تن من که به مضراب رسیده
دارد دلم از گریهٔ مستانه، طرب ها
عید است که ویرانه به سیلاب رسیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این نیم شبان کیست چو مهتاب رسیده
پیغمبر عشق است ز محراب رسیده
آورده یکی مشعله آتش زده در خواب
از حضرت شاهنشه بیخواب رسیده
این کیست چنین غلغله در شهر فکنده
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.