نمی کشد، دل ما را به دام و دانهٔ خویش
رهین منّتم، از زشتی زمانه خویش
به دیر و کعبه نیارم سر نیاز فرود
مرا که خاک مراد است، آستانهٔ خویش
خوش است بلبلم از عیش جاودانهٔ خویش
که دارم از گره بال خویش، دانهٔ خویش
شراب در نظر مستیم سراب نماست
لبم تر است ز شادابی ترانهٔ خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.