شمارهٔ ۷۴۷
آیین عشق چیست؟ دلیرانه سوختن
چون شمع، گرم گریهٔ مستانه سوختن
پنهان کرشمهایست ز آه شررفشان
کونین را به همّت مردانه سوختن
گرمی نمانده در دل پروانه مشربان
باید چو شمع لاله، غریبانه سوختن
باید به شمع تقوی و کفرم زد آستین
تا کی میان کعبه و بتخانه سوختن؟
بی مهری است شیوه آن شمع آشنا
می بایدم به آتش بیگانه سوختن
زنّار بندگی به میان پیش زلف تو
باید ز رشک محرمی شانه سوختن
زد ساغر وصال تو آتش به هستیم
خوش دولتیست پیش تو مستانه سوختن
می خواهم از خدا گل آتش طبیعتی
تا کی ز رشک بلبل و پروانه سوختن؟
آتش زلال چشمهٔ حیوان عاشق است
پایندگی ست در غم جانانه سوختن
تأثیر طبع و خوی شراب محبّت است
از خون گرم شیشه و پیمانه سوختن
باشد حزین ادای دم آتشین تو
خواب مرا به گرمی افسانه سوختن
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...