برآ از خویش زاهد، وقت شبگیر خرابات است
علاج زهد خشکت، ساغر پیر خرابات است
ز دام عنکبوت سبحه و سجاده دل برکن
بیا صید بط میکن که نخجیر خرابات است
خراب گردش ساغر، فدای جلوهٔ ساقی
مرا تلقین این ذکر خوش ازپیر خرابات است
مرنج ای شیخ از من گر سخن بی پرده می گویم
که این بی پرده گفتنها ز تاثیر خرابات است
حزین دُردنوش مست را چون خود نپنداری
تو زاهد گربهٔ محراب و او شیر خرابات است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.