کفی الدهر برداً لارتعاد مفاصلی
ألست بکافٍ عبرهًٔ للافاضل
صعدت مراقی المجد و العلم والعلیٰ
فلم أرَ رحباً لیتنی فی الاسافل
سقانی کؤُوس السمّ کفّی سماحهٔ
حوتنی الرّزایا باکتساب الفضائل
و فی طخیهٌٔ عمیاء عُشتُ منکّراً
یُفارقنی ظلّی لفقد الاماثل
ندیمی شجون السّجن فی خَبَل الهویٰ
کفانی زفیری عن صفیر العنادل
تسامرنی الازمان بُعداً من الکریٰ
یکرّرنی الاسجاع هزّ الغوائل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شاعر در این شعر به احساس تنهایی و ناکامی در زندگی اشاره میکند. او از درد و رنجهایی که در مسیر کسب دانش و فضیلت متحمل شده، سخن میگوید و حسرت روزهای رویایی و آرامش را میخورد. او به بالاترین مراحل کمال و علم رسیده، اما احساس میکند که به جای شادی، تنها بار مشکلات و غمهای فراوان را بر دوش دارد. در نهایت، او از دلتنگی و یادآوری گذشتهها مینالد و از دنیایی که پر از شکستها و ناکامیهاست، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای زمان، آیا نمیتوانی به اندازه کافی سرد و آسوده باشی تا لرزشها و تنشهای بدنم را برطرف کنی؟ آیا تو نمیتوانی برای انسانهای بزرگ و ارجمند، اشکهایی را که در دل دارند، تسکین دهی؟
هوش مصنوعی: من به مراحل بلند و ارزشمند علم و عظمت رسیدم، اما آرزو میکنم که جای دیگر بودم و از آن بلندی پایینتر بودم.
هوش مصنوعی: مرا نوشیدنی با کاسی از سم میدهد، که دستی از فراخی دارد و مشکلات را با بهدست آوردن فضیلتها مقابله میکنم.
هوش مصنوعی: در ظلمات و تاریکی زندگی به سر میبرم و از تو دوری میکنم، زیرا در کنار نبودن همترازان و دوستان واقعیام، احساس تنهایی و غم میکنم.
هوش مصنوعی: سختیهای زندان و دلشکستگی عشق، برای من کافی است که صدای نالیدن بلبلها را بشنوم.
هوش مصنوعی: زمان مرا دور میکند از خواب و آرامش، و رویدادها به شدت مرا درگیر میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.