مهات
مهات در ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۲۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۸ - حکایت در معنی شفقت:
از نوشتهی استاد گیتی نوین:
انگشتری با مشتری همقافیه است و این از شاهکارهای استاد سخن است. چون در یک بند آگاهی خودرا ازاقتصاد خرد microeconomics و روانشناسی نشان میدهد.
فرو مانده در قیمتش مشتری --
جوهری به میانای جواهرفروش هنگامیکه میخواهد نگینی را بخرد خودش مشتری است و پس از خرید نگین هنگامی که آنرا به فروش میگذارد از بهای آن آگاه ست.
زیرا جوهری به آوند فروشنده از هزینهئی که برای خرید نگین پرداخته آگاهست و با افزودن درصد سود خود بهای نگین را میداند.
پس تنها هنگامی که جوهری مشتری است مانند مشتری هائی که برای خرید نگین به نزد او میآیند از بهای آن آگاه نیست. و هنگامیکه مشتری از بهای آن آگاه میشود (در اینجا استاد سخن از مفهومی که اقتصاددانان representative buyer بهره میگیرد و آن مشتریئی ست که در میانگین گروه مشتریان جای دارد) از پرداختن بهای هنگفت آن فرومیماند. به زبان ساده مشتری معمولی توان پرداخت بهای هنگفت نگین را ندارد.
مهات در ۲ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۰۷:۳۶ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸:
رودکی بزرگ برای "ضرورت شعری" فراموش را فرامشت نمی کند. بند دوم سروده "نزدیک خداوند بدی نیست فرا مشت" به این میاناست که در نزدخداوند بدیئی فراتر از بزرگی کشتن مردمان بیگناه به دست تیغداران نیست .
مشت در اینجا به میانای "موست" در زبان پهلوی است که به میانای بزرگ و بسیار و کلان است . که هنوز درزبان مازندرانی به میانای آکنده و سرشار و لبریز به جا مانده است و این همان موشتی मुष्टि در سانسکریت است به میانای مشت و ربودن از سر زیادهخواهی. شیخ سودان میانای "بسیار" را بدینسان به کار می گیرد:
ازرقی دیوچهر بژمژه رنگ
از بدی مشت و از هجیری ونگو سعدی فرزانه می نویسد:
نظر آنان که نکردند در این مشتی خاک
الحق انصاف توان داد که صاحب نظرند.