فرهاد انوریان
لیسانس مترجمی زبان فرانسه
فرهاد انوریان در ۷ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۶ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:
حتی گاهی شیطان به انسان قدرت هایی را القا می کند که در سایه آن خود را از خدا هم برتر بیبیند، به همین دلیل جافظ در جایی می گوید:
جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اکسیر می کنند
و در جایی دیگر می فرماید:
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست گوهر هر کس ازاین لعل توانی دانست
یعنی حتی شناخت دیگران هم در سایه نظر و ارادت خداوند است وگرنه حتی آنچه را عینا می بینید نیز در آن شناختی نخواهید داشت. و شناخت خود از هستی و شناخت افراد را در سایه پرتو می ( لطف الهی ) می داند.
و در یک بیت اوج مفاهیم عرفان را چنین بیان کرده است:
عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست .
قدر مجموعه گل مرغ سحر داندو بس که نه هرکو ورقی خواند معانی دانست
به نظر بنده این بیت نقطه پایانی بر تمام افکار و عرفان حافظ میتواند باشد
در جایی هم چنین فرموده که :
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
فرهاد انوریان در ۷ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:
با سلام حضور همه ادیبان محترم ، به نظر بنده آنکه عارف و خدا شناس است هر کاری خارق العاده ای هم که بکند منشا آن را خدا می داند و خود را حقیرتر از آن می داند که مانند شاه نعمت الله ولی خاک را به نظر کیمیا کند و حافظ حتی همه سروده هایش را نیز سخن خدا می داند و به توانائی خود نسبت نمی دهد :
در پس ایینه طوطی صفتم داشته اند آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم
حال آنکه شاه ولی خود را در قدرت می بیند و نمی داند که هر قدرتی به کسی داده می شود قدرت الهی است که می تواند در یک آن و در صورت انحراف از وی باز گرفته شود
پس عزیزان بدون آگاهی قضاوت نکنید که هر قضاوتی تاوان دارد
فرهاد انوریان در ۲ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱: