گنجور

حاشیه‌گذاری‌های امیررضا عطایی

امیررضا عطایی


امیررضا عطایی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۲:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

با ارادت خدمت شما ،بنظرم این برداشت هم قابل تامل هست: ای عاشقان،ای عاشقان امروز ماییم و شما.خصوصا از غزل هشتم تذکر داده میشه که دیگه اهل اندیشه را سودی نخواهد بود.این حرف فقط برای من و شماست که عاشق شده ایم،این مسیر عشق غرقابه خواهد داشت ، البته یک رسم و دین متعین و متشخص برای ما در این راه نیست،عاشقان از خود نیست شده و بیخود باشند و در کشتی مشغول نشوند و حتی توسط دیگران به بیرون پرتاب میشوند(اشاره به دازاین ؛هایدگر)،مثل غیرعشاقو هستندگان راحت و آسوده داخل کشتی ننشسته ایم ما حتی هوای کشتی نجات رو مثل اهل شریعت در سر نداریم وسفینه نجات را چه کنم؟! ،مرا نجات باید.  مرغ هوا و دانه نیستیم ،حتی پرهای پرواز خود را می اندازیم که همین پرها ما را صید غیر او میکند،شوق وصال ویکی شدن داریم حتی با طوفان چون دریا را میجوییم و طوفان نیز از اوست،تا خودمان آشنا و آمیخته ی موج و دریاباشیم که البته احتمال غرق شدن هست و مارا باک از غرق شدن نیست . شیخ  یا ساقی که البته از ما جدا نیست اگر عاشق باشیم، شنا کردن را طبق ظرفیتمان و می آموزد ،درضمن نیست شده غرق نمیشود و روی آب بالا می آید.

 

 

امیررضا عطایی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۰:۰۹ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

از سر ذوق این سخن گفتم.

در غزل ۱۹ میفرماید:بینوایی ما و ذوق نیستی.

این ذوق همون چیزیه که لازم هست برای عبور از عقل و عالم امکان،و ورود به خرابات و عالم فنا.

در میخانه را گشاد یقین/ساقی عاشقان شود بخدا

حضرت حافظ:

بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود

یکرنگان و غیر خود فروشان تا پشت در میخانه راه میابند،و اینجا نعمت الله یقین رو مفتاح در میدونه،مسلما یقین از راه منطق و استدلال و عقل هیچگاه حاصل نمیشه.

مولانا:هرکه را درجان خدا بنهد محک/هریقین را باز داند او زشک.

واما کی شراب مینوشند؟

مولانا:عاشقان آنگه شراب جان کشند/که به دست خود خوبانشان کشند.

البته شراب از نوع شراب جان

 

 

 

امیررضا عطایی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

بیت پنجم مضمون مشابه با این بیت حافظ داره:

بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود/خود فروشان را به کوی میفروشان راه نیست. 

خود فروشان کسانی که با به تصویر کشیدن من های ذهنی خود معامله میکنند.

 

 

 

 

 

امیررضا عطایی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

دعوی خوبی....

....با چشم تر آید گوا. به نظرم با این آیه در ارتباط میاد 

آیه ۸۳سوره مایده :....تری اعینهم...شاهدین.

 

 

 

 

sunny dark_mode