گنجور

حاشیه‌گذاری‌های سروش روزبه

سروش روزبه


سروش روزبه در ‫۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۹ در پاسخ به علی میراحمدی دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸:

 

با این دو ســه نادان که چنــین پنــدارند

از جــهل که دانـای جهــان ایشــانند

خــرباش که از خــری ایشــان به مثل

هــر کـو نه خرسـت کافـرش پنـدارند!

-----

 

سروش روزبه در ‫۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸:

با درود

خورشید را با مشتی گل نتوان نهفتن! آنقدر بزرگ و عیان که قابل گل گرفتن‌{مخفی کردن}نیست!

اسرار زمانه را گفتن نتوانم. به خاطر خفقان مذهبی

تفکرم مرا به جایی رساند که  شکافتنش برای من دردسر خواهد شد. نتوانم اینجا معنی بیم از اتفاقاتیست که ممکنه پس از بیان آنچه بهش رسیدم رخ بده و از تحمل زمانه بیرون باشه. 

به نظر بنده نیازی به ارتباط دادنش به قرآن و پیچیده کردنش نیست. خیام متفکر بوده و به قول خودش تا اعماق فکر رفته

* من ظاهرِ نیستی و هستی دانم،

من باطنِ هر فراز و پستی دانم*

ولی زمانه و فضا اجازه فاش کردن اسرار مگو را نمیداده.

 

 

sunny dark_mode