علیرضا قنبری‌نیا
علیرضا قنبری‌نیا در ۲ سال قبل، شنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:
تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال
خطا نگر، که دل امید در وفای تو بست
که دل امید در وفای تو بست دو معنی دارد.
یکی دل امیدوار به وفای تو شد
یکی دل امیدی که به وفای تو داشت را رها کرد.
علیرضا قنبری‌نیا در ۲ سال قبل، شنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
نیست که نیست=منفی در منفی=مثبت=نیست که نباشد
-حضرت میفرمایند: در وجودت هنری نیست که نباشد(در وجودت تمام هنرها وجود دارد) جز همین که حافظ از تو ناخشنود است.
- در زبان عامیانه نیست که نیست بمعنی همان نیستی هست و معنی عامیانه بیت اینگونه است: در وجود تو هنری نیست جز همین که حافظ از تو ناخشنود است(تنها هنر تو همین ناخشنودی حافظ است)
مسحور کننده است این شعر
علیرضا قنبری‌نیا در ۲ سال قبل، شنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۵۶ در پاسخ به ایمان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:
ندانستم که آدمی بچه ای شیوه پری دارد
به گمانم مقصود این است که فرشتگان عاشق نمیشوند و حضرت حافظ میفرمایند به کسی دل بستم که همچون فرشتگان عاشقی نمیداند.