iamadelabbasi
مؤسس بنیاد جاماسپ
@adabiatparsi
iamadelabbasi در ۲ سال قبل، یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
به گمان من این غزل بسی بچهگانه سروده شده و بعید است از حافظ باشد. نیک میبینید که عاری از صنایع ادبیست و انتقادی هم که به واعظان دارد بیشتر شبیه دعوای دختران دبستانی است. زبان حافظ اصلا اینگونه نیست. نیز تخلص حافظانه هم ندارد.
iamadelabbasi در ۲ سال قبل، یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۰۳ در پاسخ به مصطفی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
هر کدام از ابیات غزلهای حافظ، معنای خود را دارند؛ چه رسد به دو غزل متفاوت که با هم قیاسشان کردهاید.
iamadelabbasi در ۲ سال قبل، یکشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۵۴ در پاسخ به گیلدانه دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
انسان چگونه میتواند درسی که تمام عمر خوانده را زیر پا بگذارد و به خلاف آن، شراب بخورد و همچنان هم به درسی که میخوانده ادامه دهد؟
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
هر چند که شخصا اینگونه تفسیر کردن از شعر حافظ را قبول ندارم منتها اینجا دیگر مراد ما حافظ نیست. بلکه انسانی است که سالها در خواندن قرآن مداومت میورزد، و در موازای همین قرآن خواندنها آن را زیر پا میگذارد.
iamadelabbasi در ۲ سال قبل، چهارشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۷:
سفندارمذ پاسبان تو باد
سپندارمذ به چم زمین و زن که هر دو نماد باروری اند و در ایران باستان، روز پنجم ماه را که اسپند نام داشت، در ماه اسپند، جشن میگرفتند و در آن روز، زن را گرامی میداشتند و پیشکشهایی بدو میبخشیدند. نام این جشن باستانی، "سپندارمذگان" بود. امید است دوباره زنده شود تا به گفتهی استاد کزازی، جوانان ما دل خویش را به ولنتاین خوش نکنند.