محمد محسنی
محمد محسنی در ۱ ماه قبل، جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۴۵ در پاسخ به جهن یزداد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:
سرورانی که دیدگاه این هم وطن دانش اندوز و خوانشی را مطالعه کردند، بنده زیرش این پاسخ رو دارم نگارش میکنم که متوجه باشند این ابیات الحاقی به شاهنامه فردوسی است، و گذر کنند و از خواندن و ترویج آن خوداری کنند ،این الحاقات در همان چند سال ابتدایی فوت فردوسی صورت گرفته، و حتی در زمان حضور خودش، و تنها دلیل آن حفظ این سند ملی از گزند خلفای راشدی و دین پروران زمان بوده
محمد محسنی در ۱ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۳:
تو گویی که در زین بجوشد همی غ
تو گویی که بر زین بجوشد همی ص در اسب سوار نمیشدند. بر اسب سوار میشدند
درفشی بدید اژدها پیکرست غ سهراب وسط توضیح دادن و توصیف کردن و سوال کردن به شخص مقابلش است و سوم شخصی ناشناس درفشی دیده. اصن معنی نداره
درفشش پدید ، اژدها پیکرست ص سهراب میگه آنکه درفشش پدید و آشکار است و نقش اژدها دارد کیست؟
--------
بران نیزه بر شیر زرین سرست غ بران نیزه یعنی روی آن نیزه و بَر یعنی رویش
بدان نیزه بَر، شیر زرین سرست ص بدان نیزه یعنی به آن نیزه و کلمه بَر یعنی بر رویش
درست نیست
چنین گفت کز چین یکی نامدار غ نامدار کسی است که نام دارد و شناس عام شده است
چنین گفت کز چین یکی نیکخواه ص صورت درست ، نیکخواه بوده و مصراع بعدش ب تصحیح دکترخالقی دلنشین تر است.
درست نیست
بنوی بیامد بر شهریار
بنوی رسیدست نزدیک شاه ص دکتر خالقی
درست نیست
ز فرمان نکاهد نخواهد فزود
ز فرمان نکاهد نه هرگز فزود ص
درست نیست
ز گودرزیان مهتر و بهترست
ز گودرزیان بهتر و مهترست ص ز کسی بهتر و ب کسی مهتر میشوند. حال بنظر یا به این شکل و یا "به گودرزیان مهتر و بهترست " شکل درست می باشد.
درست نیست
نهاده بران عاج کرسی ساج غ به این شکل باشد اولا با مصراع بعد جور نمیشه دوما بدفهمی دارد ،که بر روی عاج کرسی از ساج بوده(روی تخت کرسی نمیذاشتن)
نهاده بر تخت کرسی ساج ص کنار تخت کرسی با جنس ساج گذاشته
درست نیست
به دهلیز چندی پیاده به پای
یکی ماه پیکر درفشی به پای ص توضح میدهد که پرچمش طرح ماه دارد.
درست نیست
درفشی پس پشت پیکرگراز غ
درفشش سپیدست ، پیکرگراز ص درفشش سپید رنگ است و طرح گراز که نماد زورمندی بوده برآن نقش دارد.
درست نیست
که بر دردر و سختی نگردد ژگان
که بر درد و سختی نگردد ژکان ص ژکان و ژکیدن به معنی زیرلب چیزی از عصبانیت گفتن و شکایت کردن است.
درست نیست
ازان پس هجیر سپهبدش گفت غ اصن قابل تلفظ نیست و بیت تن درست نیست. همچین بیتی از زیر دست فردوسی در نمیرفته.
ازان پس هجیر ستیهنده گفت ص ستیهنده اشاره به اخلاق ستیره جوی هجیر دارد.
درست نیست
که از تو سخن را چه باید نهفت
که از تو سخن ها چه باید نهفت ص
درست نیست
نگر تا کدامین به آیدت رای
میانجی کن اکنون بدین هردو رای ص
درست نیست
درخشنده مهری بود بیبها غ داره تعریف میده ،بی بها چیه اون وسط
درخشنده مهری بود با بها ص مهر درخشنده و بابها
درست نیست
نبرد کسی جویداندر جهان
نبرد کسی جوید اندر جهان ص
درست نیست
که او ژنده پیل اندر آرد ز جان
که چون اَبرو باد آید اندر دمان ص
درست نیست
که چون برکشد از چمن بیخ سرو
که چون برکنند از چمن بیخ سرو ص برکنند
(( چون حوصله کلنجار با ویراستار گنجور نبود. و هربار غلط های نگارشی را رد مینمود در حاشیه نوشتم و ابیات درست تر با توجه به نظرات دکترخالقی و دکتر محجوب باعث روانی شعر و معنی میشود . تا معنی داستان گم نشود. زیرا ابیات نادرستی که موجود است خواننده را گیج میکند. اگر طولانی شد ، بر من ببخشید.