آتبین حسن نیا
علاقمند شعر
آتبین حسن نیا در ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:
نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند
در این بیت اشاره به این موضوع دارد که ،آیا نمیبینی که قصاب بعد از بریدن سر میش،اول صبر میکنه تا خون قربانی بصورت کامل تخلیه بشه و بعد این حیوان رو وزن میکنه و سپس جهت راحتتر بریدن گوشت ،حیوان رو یا قلاب بالا میکشه و آویزان میکنه (همون حدیث رهایی از منیت انسان و متعاقب آن رستگار شدن رو بیان میکنه،که اشاره به پا گذاشتن روی خودخواهیست).شاید خلاصش بشه این👇
اول باید کامل از منیت و خودخواهی رها بشی تا اون موقع در خدمت خلق خدا قرار بگیری تا آنگاه آماده عروج ملکوتی بشی
در بیت بعد،👇
چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
بنظر من به اشاره به ساختن انبان(ساز نی انبان)از پوست میش دارد .که چه نوای زیباتری نسبت به صدای خود میش،را قصاب یا (در مورد ما انسانها آفریدگار)میتواند از پوست این حیوان تولید کند.
یعنی کافیه خودت رو به اراده آفریدگار بسپاری تا بهترین کاربردت را برایت رو کند.به نوعی میخواد بگه خدا بهتر از تو میدونه چی ساخته.و اگه خودت رو واقعا به او بسپاری ،چیزی از تو میسازه که بقیه و حتی خودت به حیرت می افتی