سرشک کبود
سرشک کبود در ۵ سال قبل، سهشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:
با سلام و احترام به دوستان و گرامیداشت خیام عزیز
بیت اول این یک جملهی سوالی هستش که از خواننده میخواد که از خودش بپرسه: ایدل چو زمانه میکند غمناکت؟ کلمهی «چو» در اینجا به معنی «چگونه» میباشد و خیام عزیز میپرسد که ای دل چگونه زمانه و چرخ تورا غمناک میکند و یا چرا باید زمانه تورا غمناک کند وقتی که میدانی و دیدهای و اطمینان داری که ناگاه _یعنی بدون آگاهی قبلی_ باید این این دنیا را ترک کنی دنیایی که با استناد به رباعیات دیگرِ خیام عزیز نقد است دنیایی که از بودن در آن شک و شبه و آیایی نیست و در مصراع دوم به طعنه میفرماید که ناگه برود ز تن روان پاکت،بیرون رفتن روان پاک از تن طعنهای بیش نیست و منظور از آن فقط مردن است پیش درآمدی بر بیت بعد است که به ما آگاهی میدهد که در لحظه زندگی کنیم گذشته تمام شده و فقط باید از آن درس گرفت برای زندگی بهتر برای بهبود زندگی اکنون و فردا که هنوز نیامده و کسی را از آن اگهی نیست فردایی که در هالهای از ابهام است پس به جای تفکرات بیهوده از سبزه شدن تن گذشتگان عبرت بگیریم و بر همان سبزه بنشینیم و از حال لذت ببریم و خوش باشیم بر سبزه کسانی که چه خوش بودند و چه غمناک فعلا سبزهای بیش نیستند و نشان از پایانی یکسان دارد برای هر دو گروه تنها وجه تمایزشان نحوه زندگیشان در زمان حیاتشان استخوش باشید، خوش باشید که آواز دهل شنیدن از دور خوش است و بدانید که یکی از اصول مهم در خوش بودن اینست که در این خوش بودن دیگران هم سهیم باشند نه اینکه با خوشی ما عدهای از همنوعان ما ناخوش شوند آزار رساندن به دیگران هرگز باعث خوشی و خوشحالی نمیشود چرا که در آخر باعث ناخشنودی خود ما میشود اگر انسان باشیم