گنجور

حاشیه‌گذاری‌های مجید مِندی

مجید مِندی


مجید مِندی در ‫۲۷ روز قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۴۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۴:

به رِنگِ چنبر دف در طلسم پیکر ما/به هرچه دست زنی منزل فغان خالی‌ست
در دهخدا آمده است: رنگ . [ رِ ] (اِ) آهنگ مخصوص رقص . آهنگی که بتوان با آن رقصید . یک رِنگی  ؛ آوازی که تابع یک مقام باشد مثل شهرآشوب . (فرهنگ نظام ). و همچنین چنبر دف حلقه چوبی دف را گویند.

 

مجید مِندی در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹۹:

به تَرکِ تُرک اولیتر سیه رویان هندو را  /  که ترکان راست جانبازی و هندو راست لالایی

منظور از لالا در اینجا همان لَلِ ، دایه یا دَدِه می باشد که شخصی بوده که مسئول تربیت و خدمت کردن به کودکان بزرگان می شده و لالایی یعنی لَلِ یِ کسی بودن. ترکان اهل جنگ و جانبازی و یغماگری هستند و لی هندو اهل کارهای ساده تر و مربوط به کودکان و تربیتشان.

 

مجید مِندی در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲۷ - در بیان آنک صفا و سادگی نفس مطمنه از فکرتها مشوش شود چنانک بر روی آینه چیزی نویسی یا نقش کنی اگر چه پاک کنی داغی بماند و نقصانی:

تا گشاید عقدۀ اِشکال را / در حَدَث کرده ست زرّین بیل را
افکار ناصواب و ژرف اندیشی های پندارگرایانه چهرۀ روح را زخمی می کند . تا گِره معمّاها و معضلات را بگشاید . این بدان مانَد که کسی با بیلی از طلا مدفوع را بکاود . ( حَدَث = سرگین ، مدفوع ) [ مولانا در اینجا قوای ذهنی و استعداد عقلانی بشری را که بس گرانبهاست به «بیلِ زرّین» و اندیشه ورزی های زائد را به «مدفوع» تشبیه کرده است و می گوید : پرداختن به تفکّرِ زائد موجبِ مخدوش شدن شخصیّت و هویّتِ حقیقی انسان می شود . چرا که آنان که به اندیشه های زائد و کارافزا و بازی با الفاظ دل خوش داشته اند می پندارند که در ستیغِ معرفتِ بشری ایستاده اند و این اندیشه ها را مفتاح هر درِ بسته ای می انگارند . در حالی که همین اندیشه ها ، قفلی است هفتاد منی بر درهای معرفتِ بشری . مولانا در عصری این سخنان را گفته که بازارِ تفکر زائد و گره بستن ها و گشودن های بوالفضولانه رونقی تام و تمام داشت . ]
به نقل از (  وبسایت تخصصی شعر و عرفان دیدارجان   )

 

sunny dark_mode