گنجور

حاشیه‌گذاری‌های علی dr.alisarabi@gmail.com

علی dr.alisarabi@gmail.com


علی dr.alisarabi@gmail.com در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۲۲:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱:

اساتید بزرگوار  و ادیب ضمن عرض ادب و سلام در مورد مصرع اول شعر میخواستم جسارتاً مطلبی را به عرض برسانم:

این که حضرت حافظ در بیت اول می فرماید، در واقع میخواهد لعل سیراب به خون را معرفی کند که چیست؟

این لعل سیراب به خون بر اساس صریح مصرع اول لب تشنه یار است که علی رغم این به خون تشنه بودن، هنوز عاشق برای دیدن وی جان می دهد و این جان دادن نهایت مراد است از نظیر های شایع در اشعار خود حضرت حافظ و دیگران �‌توان به چند مورد به صورت اختصار اشاره کرد؛

مثلاً شخص حضرت حافظ می فرماید:

دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود

 یا سعدی علیه الرحمه در شعر مشهور خود که استاد شجریان نیز آن را به غایت زیبایی اجرا کرده است می فرماید:

من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت

 کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم

یا باز سعدی علیه الرحمه می فرماید:

به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت

 که هرچه را تو بگیری زخویشتن برهانی

 

 

علی dr.alisarabi@gmail.com در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

سلام
دوستان لذت بخش است مشاهده ذوق ادبی عزیزان در تفسیر و تبیین شعر فوق که البته گاه این ذوق به تعصب همراه با تکه پرانی همراه میشود.
جسارتا چند نکته عرض میکنم:
اولی تاسی به خود حضرتش است که میفرماید:
من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز ردی کرامت چنان بخوان که تو دانی
در ثانی هرجا حاکمی بوده جایرو ظالم "رند تشنه لب و سر بریده ای هم بوده
ازکران تا به کران لشکر ظلم است
یعنی لزوما نمیتواند مختص ابا عدالله(ع) باشد چرا که هر روزه شاهد رندان تشنه لب ناشناخته ای که بی جرم و بی جنایت سر به دار میشوند در جای جای کره خاکی هستیم و حافظ علیه الرحمه نیز نه برای شیراز و ایران و نه برای زمان خود سروده.
بعد اینکه ایشان آن بزرگوار ارادت خود را به شحنه نجف نیز قبلا اظهار نموده
جهار اینکه در رباعیات خود نیز میتوان به زعم خود حسین مقطوع الوتین (ع) را پیدا کرد:
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت
کوکب هدایت نیز هر کس و هر عقیده ای در هر جایی میتواند باشد:
کاندی در هند
لومومبا در کونگو
کوروش در باستان ایران
کنفسیوس در چین
و غیره
که هر کدام ستارگان هدایتی درخشان برای انسان و بشریت هستند اگرجه حقیر نیز علاقه مندم این کوکب هدایت مهدی موعود باشد
در هر حال لذت شعر حافظ با این وجیزه ها نبایدتلخ کامی آورد

 

sunny dark_mode