گنجور

حاشیه‌گذاری‌های علیرضا رضایی

علیرضا رضایی


علیرضا رضایی در ‫۹ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۲۸ در پاسخ به جهن یزداد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱:

کاربر جهن‌یزداد نوشته‌اند:
"جهان خوردن  و جهانخواری رامش  است و نزد ایرانیان پسندیده بوده"

درحالی که چنین نبوده است بلکه در پاسخ به حمله‌های همسایگانِ همیشه گرسنه، ناچار بوده‌ایم که گاهی به سرزمینشان وارد شویم و تروریستها را سرکوب کنیم.

آن زمانی که آشوربنی پال و دیگران به ایران یورش می‌آورده و خوزستان(به قول بابلیها ایلام) را با خاک یکسان میکردند نمیشد به کورش بزرگ بگوییم پاسخ ندهد. ضمن این که از هزینه ایران برایشان آبادانی آورده شد. این چه جهانخواری است که از خودمان برای مغلوبان هزینه میکردیم؟ 

 

علیرضا رضایی در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:

استادان ادبیات میگویند عاشق نباید به معشوقه احساس خفگی بدهد اگر چنین کند دیگر عاشق نیست و قاشق(!) است که برای خوردن معشوقه آمده است و نمیتواند نگاه معشوقه را بخرد

قاشق توئی که یار به حالت نظر نکرد

علیرضا رضایی در ‫۵ سال قبل، جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۱۳ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۷:

«گرَد» نیز درست نیست چون ردیف را بهم میریزد. شاید دُرتاج(تاجی از دُر) بوده است:
می‌توان درتاج رفعت از سر کیوان گرفت

علیرضا رضایی در ‫۵ سال قبل، پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۲۸ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۷:

درود بر شما
در رج آخر مصراع دوم بنظر درست نمی‌آید. آنجایی که گفته میشود «می‌تواند تارج رفعت از سر کیوان گرفت» باید گفته میشد «میتوان تاج رفعت از سر کیوان گرفت» که وزن به هم میریزد و با مصرع اول که سوم شخص است جور نخواهد شد. یا اینکه بجای «گرفت»باید گفته میشد «بگیرد» که وزن خراب میشود.
شاید «گرفت» در اصل «گِرَد»(تخفیف «گیرد») بوده است:
هرکه چون صائب دم بر کرسی همت نهاد
می‌تواند تاج رفعت از سر کیوان گرد