گنجور

حاشیه‌های پوریا بهارلو

پوریا بهارلو


پوریا بهارلو در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۶:

عشق دردانه‌ست و من غَوّاص و دریا میکده

سر فروبُردم در آن جا تا کجا سر بَرکُنم

 

در عمق به دریای رحم مادر بازمی‌گردد که او چون جنینی در آن غواصی کرده است. این بیت به شیوه‌ای زیبا اولین تجربه‌ی عشق دهانی جنین را در رحم مادر تصویر می‌کند. آنجا قدیمی‌ترین و اولین مفهوم زندگی در رحم مادر معنی پیدا کرده است.

 

پوریا بهارلو در ‫۶ ماه قبل، دوشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:

مبین تابش و مجلس افروزی‌ام
تپش بین و سیلاب دلسوزی‌ام

چو سعدی که بیرونش افروخته‌ست
ورش اندرون بنگری سوخته‌ست

 

پوریا بهارلو در ‫۸ ماه قبل، چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

روزی که شب دگر باره رنگی بگیرد و ماه آن شب همچو گذشته ها بر مو های سیاه من در شب تاریک دست کشد ، در شبی که از درون تاریکی اش سپیدی بر رخ و بر قلبم بتابد ، در شبی که نور خورشید از کرانه هاش بگذرد و سلامی به دوستانم بدهد ، آن شب ، من ، دوباره بر می‌گردم به بغل ها و ترانه ها و غزل ها و بوسه ها ... . 

آنچه او ریخت به پیمانه ی ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده ی مست

 

پوریا بهارلو در ‫۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۸۹:

بود درد مو و درمانم از دوست

بود وصل مو و هجرانم از دوست

اگر قصابم از تن واکره پوست

جدا هرگز نگردد جانم از دوست 

- ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست - درد تو به جان خسته داریم ای دوست

هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ - پنهان چه کنم که فاش میدانی تو ...

 

پوریا بهارلو در ‫۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:

أَنَا عنْدَقُلُوب الْمُنْکَسِرَةِ  - خدا نزد دل های شکسته است .

- گفتی که به دل شکستگان نزدیکم - ما نیز دل شکسته داریم ای دوست

 

پوریا بهارلو در ‫۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

* اشکِ من رنگِ شفق یافت ز بی‌مِهری یار *

 (، اشکم از سوز فراقش خون آلود شد ) . زنده یاد استاد شجریان بسیار زیبا خوانده است.

اشک خونین به طبیبان بنمودم گفتند
دردعشق است وجگرسوز دوایی دارد ...

 

پوریا بهارلو در ‫۳ سال قبل، یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳:

بیت آخر : ((که چرخ این سکه ی دولت به نام شهریاران زد ))
درست است لطفا تصحیح کنید

 

پوریا بهارلو در ‫۳ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳:

شعر بسیار زیباییست. یاد باد آن روزگاران یاد باد