گنجور

 
سید حسن غزنوی

آن رفت که عشوه می خریدم ز تو من

پیراهن صبر می دریدم ز تو من

من با تو چنان بدم که ناخن باگوشت

لیکن چو دراز شد بریدم ز تو من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode