گنجور

 
مجد همگر

کجاست آن صنم سرو قد سیم اندام

کجاست آن بت خورشید روی ماه غلام

شگرف شاهد شمشاد قد شیرین لب

همای فاخته طوق و تذرو کبک خرام

عقاب کنیه و طاووس حسن و طوطی خط

سیم اندام

شکسته قیمت شکر به لعل مرجان رنگ

ببرده رونق عنبر به خط غالیه فام

گسسته رسته پروین بدان دو رسته در

نهفته چهره چون خور به زلف همچو غمام

به ماه و سرو اگر خوانمش روا نبود

که ماه و سرو ندارند حسن آن مه تام

چو ماه بودی اگر مه در آمدی به سخن

چو سرو بودی اگر سرو برگرفتی گام

نیافت ماه سخنگوی را کسی به جهان

ندید سرو روان را کسی به هیچ ایام

فروغ عارض او از کجا و مه ز کجا

لطافت قد او خود کدام و سرو کدام

 
 
 
رودکی

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام

بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند

دگر که: عاشق گویند عاشقان را نام

دریغم آید چون مر تو را نکو خوانند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
کسایی

سرودگوی شد آن مرغک سرودسرای

چو عاشقی که به معشوق خود دهد پیغام

همی چه گوید؟ گوید که: عاشقا، شبگیر

بگیر دست دلارام و سوی باغ خرام

عنصری

امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام

بزرگ خسرو آزادگان و فخر انام

بمین دولت و دولت بدو همیشه عزیز

امین ملت و ملت بدو گرفته نظام

سپهر کلی و جزوی بدو نموده هنر

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
ابوسعید ابوالخیر

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام

بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند

دگر که عاشق گویند عاشقان را نام

دریغم آید چون مر ترا نکو خوانند

[...]

فرخی سیستانی

بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام

بر من آمد وقت سپیده دم به سلام

درست گفتی کز عارضش برآمده بود

گه فرو شدن تیره شب سپیده بام

ز عود هندی پوشیده بر بلور زره

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه