گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

ما با تو یکی جان بدرون دو تنیم

یا همچو یکی تن بدو تا پیرهنیم

من با تو در این میان نشاید گفتن

آسوده ز سودای تو و ماو منیم

 
sunny dark_mode