گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
سنایی

تا در طلب مات همی کام بود

هر دم که بروی ما زنی دام بود

آن دل که در او عشق دلارام بود

گر زندگی از جان طلبد خام بود

عطار

هر جانی را که غرق انعام بود

در عالم بینهایت آرام بود

صد قرن اگر گام زنی در ره او

چون درنگری نخستمین گام بود

اوحدالدین کرمانی

تا در طلب مات همی گام بود

هر دم که برون مازنی دام بود

آن دل که درو عشق دلارام بود

گر زندگی از جان طلبد خام بود

کمال‌الدین اسماعیل

معشوقه چو شاهد و باندام بود

عاشق چه زبان که خوار و بد نام بود؟

چون باده بکام باده آشام بود

باشد که سفال کهنه یی جام بود

مولانا

تا در طلب مات همی کام بود

هر دم که برون ز ما زنی دام بود

آن دل که در او عشق دلارام بود

گر زندگی از جان طلبد خام بود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه