گنجور

 
قدسی مشهدی

ز دریا باغ بحرآرا نمایان

چو از آیینه، عکس روی جانان

درین باغ از هوای تازه و تر

درختان را گذشته آب از سر

به بادش عطر گل را شوق پیوند

به خاکش خورده آب خضر سوگند

رطوبت در هوایش آنچنان عام

کزین پس، آب گردد باد را نام

ز هفت اقلیم باید انتخابی

که زیبد همچو کشمیرش خطابی

ز سرسبزی کس اینجا نیست نومید

دواند ریشه در گل، سایه بید