چو شخص سایه ندیده کسی هلاک مرا
سرشتهاند به آب حیات، خاک مرا
مرا ز عشق غرض آه دردآلودست
مباش گو اثری آه دردناک مرا
جواب دعوی دشمن بس این که دامن دوست
گواه پاکی خود کرد عشق پاک مرا
زیادکردن تبر تو میسپارم جان
چه جای زحمت پیکان بود هلاک مرا؟
منم به بزم سخن آن شراب روحانی
که خضر آب بقا داده است تاک مرا
چو لاله پیرهنم بخیه برنمیدارد
رفوپذیر مدانید جیب چاک مرا
نگویم این که مرا برنیاورند افلاک
برآورند، ولی بعد مرگ، خاک مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.