گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
غزالی

چون معلوم شد که بر هر کسی آموختن آن علم واجب است که در راه معاملت وی است، بدانستی که عامی پیوسته در خطر باشد که وی را کاری در پیش آید و به نادانی بکند که نداند که اندر آن حکمتی هست و بدین معذور نباشد، هرگه که حاجت بدان غالب بود و نادر نباشد مثلا کسی در حال حیض مباشرت کند یا پس از حیض پیش از سر شستن و گوید که این علم ندانستم، معذور نباشد.

و از زنی که پیش از صبح پاک شود، چو نماز شام و نماز خفتن قضا نکند که نیاموخته باشد یا مردی که زن را در حال حیض طلاق دهد و نیاموخته باشد که حرام است، معذور نباشد و با وی گویند، «تو را گفته بودیم که طلب علم فریضه است، از این فریضه چرا دست بداشتی تا در حرام افتادی؟» مگر که واقعه ای نادر باشد که افتادن آن متوقع نبود، آن کار معذور باشد.