گنجور

 
غزالی

بدان که ارکان حج که بی آن درست نیاید پنج است: احرام و طواف پس از وی سعی و ایستادن به عرفات و موی ستردن، بر یک قول.

و واجبات حج که اگر از آن دست بدارد حج باطل نگردد، ولیکن گوسفندی کشتن لازم آید، شش است: احرام آوردن در میقات: اگر از آنجا درگذرد بی احرام، گوسفندی واجب آید و سنگ انداختن و صبر کردن به عرفات تا آفتاب فرو شدن و مقام کردن شب به مزدلفه و همچنین به منا و طواف وداع اندر این چهار بازپسین یک قول دیگر است که گوسفند لازم نیاید چون دست بدارد، لیکن سنت بود.

و اما وجوه گزاردن حج سه است: افراد و قران و تمتع و افرد فاضل تر چنان که حج او لا تنها بگذارد، چون تمام شود از حرم بیرون آید، احرام عمره آرد آنگه عمره بکند و احرام عمره از جعرانه فاضل تر از آن که از تنعیم و از تنعیم فاضلتر از آن که از حدیبیه و از این هر سه جای سنت است.

اما قران آن بود که گوید، «لبیک بحجه و عمره» تا به یک بار به هردو محرم شود و اعمال حج به جای آورد و بس و عمره در وی مدرج شود، چنان که وضو در غسل و هرکه چنین کند بر وی گوسفندی واجب آید، مگر آن که مکی بود که بر وی واجب نیاید که میقات وی خود مکه است و هرکه قران کند، اگر پیش از وقوف عرفه طواف و سعی کند، سعی محسوب بود از حج و عمره، اما طواف پس از وقوف به عرفه اعادت باید کرد که شرط طواف رکن آن است که پس از وقوف بود.

و اما تمتع آن بود که چون به میقات رسد به عمره احرام آورد و به مکه تحلل کند، تا در بند احرام نباشد، آنگاه به وقت حج هم به مکه احرام حج بیاورد و بر وی گوسفندی واجب آید، اگر نتواند سه روز روزه دارد پیش از عیداضحی پیوسته یا پراکنده، و هفت روز دیگر چون به وطن رسد و در قران نیز چون گوسفند ندارد همچنین ده روز روزه دارد و تمتع بر کسی واجب شود که احرام عمره در شوال یا در ذوالقعده یا عشر ذوالحجه آرد تا زحمت کمتر بود حج را و احرام حج از میقات خویش بیفکنده بود، پس اگر مکی بود یا غریب بود و به وقت حج به میقات آید یا با مثل مسافت وی، گوسفندی بر وی واجب نیاید.

اما محظورات حج شش است:

یکی جامه پوشیدن که این احرام است پیراهن و موزه و شلوار و دستار نشاید، بلکه ازار و ردا و نعلین باید اگر نعلین نیابد کفش روا بود و اگر ازار نباشد شلوار روا بود و هفت اندام به ازار بپوشد روا بود، مگر سر و زن را روا بود جامه داشتن بر عادت، مگر روی، باید که نپوشد و اگر در محمل و مظله باشد روا بود.

دوم آن که بوی خوش به کار ندارد اگر به کار دارد یا جامه درپوشد، گوسفندی واجب آید.

سیم موی نسترد و ناخن بازنکند که اگر بکند گوسفندی واجب آید و گرمابه و فصد و حجامت و موی فروگشادن، چنان که کنده نیاید، روا بود.

چهارم جماع نکند، اگر بکن شتری یا گاوی یا هفت گوسفند واجب آید، حج تباه نشود.

پنجم مقدمات مباشرت چون پرماسیدن زن و بوسه دادن نشاید و هرچه طهارت بشکند از ملامست، در وی گوسفندی واجب آید و در استمناء همچنین و عقد و نکاح نشاید محرم را و اگر بکند درست نبود، ولیکن چیزی لازم نیاید.