گنجور

 
 
 
جهان ملک خاتون

ما دیده به زلف سرکشت دربستیم

وز نرگس مخمور تو دایم مستیم

در پای تو افتاده چو گیسوی توئیم

واندر طلبت نهاده جان در دستیم

صغیر اصفهانی

یکچند به دنیای دنی دل بستیم

یکچند به‌ام ید جنان جان خستیم

دیدیم دو عالم شده بار دل ما

رستیم ز خویش و از دو عالم رستیم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه