گنجور

 
قطران تبریزی

خسروا طبع تو روز و شب نشاط آلود باد

دشمنانت را ز دیده روی خون پالود باد

از تو خشنود است یزدان وز تو خشنود است خلق

جاودان از بخت و دولت جان تو خشنود باد

پیش جان دوستانت دود همچون نور باد

پیش چشم دشمنانت نور همچون دود باد

یار جانت ناز باد و جفت طبعت کام باد

یار نامت مدح باد و جفت شغلت سود باد

این جهان آن تو خواهد بود من دانم درست

گوش آن دارم همی من کانچه باشد زود باد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مجد همگر

مدت عمر تو در اقبال نامعدود باد

دولت از خاک درت جوینده مقصود باد

حاسد بد گوهرت خود رد هر دو عالم است

نیست حاجت گفت او را از درت مردود باد

ملکت از فر خدائی دولتت منصور شد

[...]

جامی

ظل اخلاف کرامش جاودان ممدود باد

شاهد او در همه ذراتشان مشهود باد

وحشی بافقی

یارب این درگاه دایم قبلهٔ مقصود باد

هر که باشد دشمن این خاندان نابود باد

هر که مقبول تو نبود گر همه باشد ملک

همچو شیطان ز آسمان کبریا مردود باد

نیست خصمت را سر و برگ گلستان ، ور بود

[...]

قاآنی

شاه ما را بخت سعد و اختر مسعود باد

اختر مسعود او را فرّ نامعدو‌د باد

آ‌رزوهایی که هریک هست افزون از دو کون

بر زبان ناورده پیشش حاضر و موجود باد

از وجودش‌ جان بود خرسند و از جودش‌ جهان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قاآنی
صفایی جندقی

این پسر کانجام عمر آمد مرا دارم امید

بهرش اسباب سعادت جاودان موجود باد

بر خلاف ناخلف اولاد ما یا دیگران

مقدمش بر ما به لطف ایزدی مسعود باد

ز هر شکر زخم مرهم درد دارد خوف امن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه