ننگ فرهادم به فرسنگ از وفا دور افگند
عشق کافر شغل جان دادن به مزدور افگند
شادم از دشمن که از رشک گدازم در دلش
نیست زخمی کز چکیدن طرح ناسور افگند
قربتی خواهم به قاتل کاستخوان سینه ام
قرعه فالی به نام زخم ساطور افگند
از شهیدان ویم کز بیم برق خنجرش
لرزه در حور افتد و جام از کف حور افگند
شرم جور خاص خاص اوست لیکن در جواب
چون فروماند سخن در رسم جمهور افگند
چون بجوید کام تا لختی پرستاری کنم
خویش را بر رختخواب ناز رنجور افگند
وقت کار این جنبش خلخال کاندر ساق تست
حلقه رغبت به گوش خون منصور افگند
گر قضا ساز تلافی در خور عشرت کند
آه از آن خونابه کاندر جام فغفور افگند
گر مسلمانی یکی بین زردهشت ست آن که او
اختلافی در میان ظلمت و نور افگند
آمدم بر راه و غالب گرد دل می گرددم
لغزش پایی که باز از جاده ام دور افگند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر احساساتی عمیق را در مورد عشق و وفا بیان میکند. شاعر از ننگ خود در دوری از وفا میگوید و عشق را به عنوان وضعیتی دشوار و کشنده توصیف میکند. او از شادیاش در برابر دشمن سخن میگوید و اینکه این دشمن نمیتواند او را به درد آورد. همچنین، شاعر به تمایل خود به نزدیکی به کسی که او را میکشد اشاره میکند و از زخمهای عاطفی و جسمی ناشی از عشق صحبت میکند. او از تفاوتهای رایج در عشق و شرف سخن میگوید و به صحنههای سخت زندگی و انتخابهایی که با آنها مواجه است، اشاره میکند. در نهایت، او به تأمل در زندگی و چالشهای راه خود میپردازد و به این نکته میرسد که چگونه گاهی تنها یک لغزش میتواند او را از مسیر اصلیاش دور کند.
هوش مصنوعی: ننگ و عیب فرهاد به اندازهای از وفا فاصله دارد که عشق غیرایمانی باعث میشود جان خود را بیدلیل و به خاطر مزدوری تقدیم کند.
هوش مصنوعی: از اینکه دشمنم را شاد میبینم خوشحالم، چون در دلش رشک و کینهای نسبت به من نیست و زخمهایی که او به من زده در واقع خود او را آزار میدهد.
هوش مصنوعی: من به دنبال نزدیکی و ارتباطی با کسی هستم که به من آسیب رسانده و درد را برایم به ارمغان آورده است. به نوعی، تقدیری که در زندگیام رقم خورده، به زخم عمیقی اشاره دارد که ناشی از این آسیب است.
هوش مصنوعی: از شهدای ویم که به خاطر ترس از تیزی خنجرش، حوریها به لرزه میافتند و جامهایشان از دستشان میافتد.
هوش مصنوعی: خجالت و زیبایی خاص اوست، اما وقتی در پاسخ دادن ناتوان ماند، صحبت را به صورت عمومی و معمولی بیان کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که به دنبال خواستهام میروم، برای مدت کوتاهی میخواهم از خودم مراقبت کنم و در بستر آرامش استراحت کنم، اما گرفتار رنج و درد میشوم.
هوش مصنوعی: زمانی که کار به این جنبش و تحرک میرسد، مانند خلخالی به پای توست. حلقهای از میل و خواسته، به گوش خون منصور ریخته شده است.
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت بخواهد انتقام بگیرد و در عیش و خوشی مشغول باشد، وای بر آن لحظهای که از دل داغدار به شکلی تلخ در جام کسی ریخته شود.
هوش مصنوعی: اگر مسلمان واقعی هستی، همچون زردشت باش، چرا که او در میان تاریکی و روشنی، تفرقهای نیفکنده است.
هوش مصنوعی: به راه آمدهام و در دل درگیر عشق هستم. نگران لغزش پایم هستم که ممکن است مرا از مسیرم دور کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.