گنجور

 
قائم مقام فراهانی

قطعه ای را که اوستاد عراق

در تقاضای بره فرماید

قطعه ای آن چنان که با دل و جان

کار سوهان و اره فرماید

نه همین دودمان آدم را

قطع عیش و مسره فرماید

بل که قطع حیات عالم را

کره بعد کره فرماید

توپ عباس شاه را ماند

که به کیهان مضره فرماید

خاصه وقتی که بانگ جوش و خروش

مره بعد مره فرماید

گر اجازت بود جوابش را

حاضر الوقت ذره فرماید

سزد ار قطعه ای چنین را شاه

صله از سوط و دره فرماید

یا به او آن چه کرده است نقیب

با ادیب معره فرماید

یا دهان جناب شاعر را

مملو از لای و خره فرماید

دره و کوه درد و کاهد

گر به کوه و به دره فرماید