گنجور

 
مولانا

آنکس که بروی خواب او رشک پریست

آمد سحری و بر دل من نگریست

او گریه و من گریه که تا آمد صبح

پرسید کز این هر دو عجب عاشق کیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode