بیا ساقی آن لاله باغ ذوق
که دارم ازو بر جگر داغ شوق
بده پیشتر زانکه از روزگار
شود بقعه تربتم لاله زار
بیا ساقی آن صیقل زنگ غم
کز آن می شود هر غم بیش کم
بمن ده که بسیار غم می کشم
ز بسیاری غم ستم می کشم
بیا ساقی آن مرهم ریش دل
کزان می شود رفع تشویش دل
بمن ده که تشویش دارم بسی
ز تشویش من نیست آگه کسی
چو کیفیت می مرادست داد
بچارم قدح نشأه ام کن زیاد
که در چارمین نشأه شیدا شوم
باظهار اسرار گویا شوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.