ز وصل و هجر خود آسایش و عذاب منی
تویی که مایهٔ تسکین و اضطراب منی
دو هفته ماه و فروزنده آفتاب منی
ز دفتر دو جهان فرد انتخاب منی
شکستگیت مباد ای نهال باغ مراد
چرا که خواستهٔ دیدهٔ پر آب منی
ز سیل حادثه یارب خرابیت مرساد
که گنج خانهٔ کنج دل خراب منی
من از بلای محبت چگونه پوشم چشم
که از دو چشم فسونگر بلای خواب منی
اگر درنگ نداری به بزم من نه عجب
از آن که تندتر از عمر پرشتاب منی
ز دستت ای غم هجران مرا خلاصی هست
مگر که کیفر اعمال ناصواب منی
گسستگیت مباد ای شکسته زلف نگار
اگر چه آفت کالای صبر و تاب منی
حسابت ای شب هجران به سر نمیآید
که روزنامهٔ اندوه بی حساب منی
جز از لب تو فروغی حکایت نکند
که زیب دفتر و آرایش کتاب منی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و جدایی است و احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوقش بیان میکند. شاعر به حضور و غیاب معشوق اشاره میکند و او را مایه آرامش و اضطراب خود میداند. همچنین، او از زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر زندگیاش صحبت میکند و به غم جدایی و دلتنگیهای خود؛ همچنین به نابودی و آشفتگی که به دنبال جدایی به وجود میآید، اشاره میکند. شاعر از معشوقش میخواند که در غم و شوقش مداخله نکند و ابراز میدارد که او بدون حضور معشوق نمیتواند تحمل کند. در کل، شعر نمایانگر پیچیدگیهای عشق و درد جدایی است.
هوش مصنوعی: تو، هم سبب آرامشم هستی و هم عامل دردسرم. وجود تو برای من هم مایهٔ راحتی است و هم منبع نگرانی.
هوش مصنوعی: تو دو هفته ی ماه و نور تابان آفتاب منی، و از میان تمام موجودات این دو جهان، تو انتخاب منی.
هوش مصنوعی: ای نهال باغ آرزو، نگذار به تو آسیبی برسد، زیرا تو آن چیزی هستی که چشم پرآب و تشنهٔ من به آن امید دارد.
هوش مصنوعی: خدای من، از بلاهای زندگی به من آسیب نرسان؛ زیرا تو گنجینه احساسات و آرزوهای منی که در دل خراب و ویرانم جا داری.
هوش مصنوعی: من چگونه میتوانم از درد و رنج عشق چشم بپوشم، در حالی که از دو چشمان فریبندهات به خواب غفلت فرو رفتهام؟
هوش مصنوعی: اگر بیتوجهی نکنی و به میخانهام بیایی، جای تعجب نیست که تو سریعتر از عمر پرشتاب من حرکت میکنی.
هوش مصنوعی: ای درد جدایی، آیا ممکن است که از چنگال تو رهایی یابم، مگر اینکه عذاب و مجازات کارهای نادرست من باشد؟
هوش مصنوعی: نطفهی نامیدگی در عشق تو نپاشد، ای دلبر با موی پریشان. هرچند تو زخم زبانی بر صبر و تحمل من زدهای.
هوش مصنوعی: ای شب جدایی، حساب روزها و شبهایم هرگز به پایان نمیرسد؛ تو خود منبعی از درد و غم و اندوه منی که هیچگاه به پایان نمیرسد.
هوش مصنوعی: تنها لبان توست که میتوانند زیبایی و روشنی مرا بیان کنند، زیرا تو زینت و زیبایی زندگی من هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.