تو پری چهره اگر دست به آیینه بری
آنچنان شیفته گردی که گریبان بدری
با وجودت دو جهان بیخبر از خویشتنند
تو چنان واله خود کز دو جهان بی خبری
آسمان با قمری این همه نازش دارد
چون ننازی تو که دارندهٔ چندین قمری
شاید ار تنگ دلان تنگی شکر نکشند
تا تو ای تنگ دهان صاحب تنگ شکری
هیچ کس را ز تو امکان شکیبایی نیست
که توان تن و کام دل و نور بصری
من ملول از غم و غیر از تو به سر حد نشاط
ای دریغا که به نام من و کام دگری
تو به جز ابروی خونخواره نداری تیغی
من به جز سینهٔ صدپاره ندارم سپری
من ز رخسار تو آیینهٔ پرستم زیرا
که هم آیین و هم آیینه صاحب نظری
از سر خون خود آن روز گذشتم در عشق
که تو سرمست خرامنده به هر ره گذری
نه عجب طبع فروغی به تو گر شد مایل
زان که در خیل بتان از همه مطبوعتری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشقی عمیق و شیفتگی به محبوب است. شاعر از زیبایی و魅بت معشوق سخن میگوید و تأثیر آن بر خود و دیگران را توصیف میکند. او معتقد است که هیچ کس نمیتواند در برابر جذابیت و ناز معشوق مقاوم باشد. همچنین، شاعر از غم و ناامیدی خود میگوید و این که تنها عشق معشوق میتواند او را به حالت نشاط و شادی برگرداند. در نهایت، شاعر ابراز میکند که هیچ سلاحی جز عشق و زیبایی محبوب برای خود ندارد و معشوقش از دیگران برتر و دلرباتر است.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو را در آینه ببینی، چنان مجذوب خود میشوی که حتی لباس خود را نیز فراموش میکنی.
هوش مصنوعی: وجود تو به قدری تأثیرگذار است که دو جهان از خودشان غافلند، و تو چنان شیفته و شگفتزده هستی که حتی از این دو جهان هم بیخبری.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر زیبایی یک قمر اینقدر ناز و کرشمه دارد، در حالی که تو که چندین قمر زیبایی داری، چرا ناز نمیکنی؟
هوش مصنوعی: شاید، افرادی که دلشان تنگ است، طعم شیرینی را احساس نکنند، تا اینکه تو، که دهانت تنگ است و صاحب ظرفی از شیرینی، خوشذهنی را به آنها بچشانی.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند به اندازه تو صبر و شکیبایی داشته باشد، زیرا که تو از نظر جسمی، خواستههای قلبی و بینایی، برتری ویژهای داری.
هوش مصنوعی: من از غم و اندوه خستهام و جز تو کسی دیگری وجود ندارد که مرا شاد کند. افسوس که در زندگیام نام من هست ولی خوشبختی به دست کس دیگری است.
هوش مصنوعی: تو هیچ سلاحی غیر از ابروهای خشمگینت نداری، و من هم به جز سینهای که پر از زخم است، سپری ندارم.
هوش مصنوعی: من با چهرهٔ تو همچون آینهای رابطه دارم، زیرا تو هم زیبا هستی و هم فردی آگاه و با درک.
هوش مصنوعی: در آن روزی که به خاطر عشق تو از همه چیز گذشتم، تو با خرمی و شادابی به سمت هر رهگذری میرفتی.
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد اگر طبیعت شاعر به تو گرایش پیدا کرده باشد، چرا که در جمع زیباییها، تو از همه دلنشینتری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل من خواهی و اندوه دل من نبری
اینْت بیرحمی و بیمهری و بیدادگری
تو بر آنی که دل من ببری دل ندهی
من بدین پرده نیم، گر تو بدین پرده دری
غم تو چند خورم و انده تو چند برم
[...]
چون به هم کردی بسیار بنفشهٔ طبری
باز برگرد به بستان در چون کبک دری
تا کجا بیش بود نرگس خوشبوی طری
که به چشم تو چنان آید، چون درنگری
آلت کشتن داری صنما غمزه و کارد
زین دو ناکشته ز دستت نرهد جانوری
تو مرا جانی و چون با تو بوم جانوری
زنده گردم که ز دیدار تو یابم نظری
می بترسم که مرا روزی بکشی تو از آنک
[...]
گشت تابنده ز گردون معالی قَمَری
گشت تابنده ز دریای معانی گهری
سال تو فرخ و فرخنده شد از شادی آنک
ملکالعرش عطا داد ملک را پسری
ملک باغ است و در آن باغ ملک سنجر هست
[...]
شیفته کرد مرا هندوکی همچو پری
آنچنان کز دل عقل شدم جمله بری
خوشدلی شوخی چون شاخک نرگس در باغ
از در آنکه شب و روز درو در نگری
گرمی و تری در طبع هلاک شکرست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.