غم روی تو به عالم ندهم
عیش نستانم و این غم ندهم
گر به جان درد پیاپی دهیام
به مداوای دمادم ندهم
گر مرا در حرمت راه دهند
ره به نامحرم و محرم ندهم
بخت آن کو که به صحرای طلب
آهوی چشم تو را رم ندهم
آبی از چشم تری ریخت به خاک
که به سر چشمهٔ زمزم ندهم
داغی از دوست رسیدهست به من
که به سرمایهٔ مرهم ندهم
غمی از عشق به خاطر دارم
که به صد خاطر خرم ندهم
بدنی دوش در آغوشم بود
که به صد روح مکرم ندهم
خاتمی داد به من لعل کسی
که به انگشتری جم ندهم
تا لبم بر لب آن نوش لب است
یک دمم را به دو عالم ندهم
من فروغی نفس پاکم را
به دم عیسی مریم ندهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عمق احساسات و عشق خود سخن میگوید و میگوید که هیچ چیزی را در جهان به غم و رنج عشق معشوقش نمیدهد. او حتی اگر درد و رنج کشیده باشد، به مداوای آن نمیپردازد. شاعر اعلام میکند که هیچ راهی به نامحرم نمیدهد و برای بخت کسی که به دنبال معشوقش راهی شود، ارزشی قائل نیست. او به غم و عشق خود اشاره میکند و میگوید که این احساسات برایش از اهمیت بالایی برخوردارند. همچنین، او به لحظات دلپذیری که با معشوقش داشته اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که تمام این احساسات و تجربیات را به هیچ چیز دیگری نمیدهد. در نهایت، او از پاکی و اصالت نفس خود سخن میگوید و آن را نیز priceless میداند.
هوش مصنوعی: من غمِ زیبایی تو را با هیچ چیز عوض نخواهم کرد و هیچ چیز دیگری هم نمیتواند این غم را از من بگیرد.
هوش مصنوعی: اگر به من دردهای مکرر بدهی، نمیتوانم به بهبودیهای مداوم بپردازم.
هوش مصنوعی: اگر مرا در مقام امن و احترام قرار دهند، هرگز اجازه نمیدهم که به کسانی که لایق نیستند نزدیک شوم.
هوش مصنوعی: فرصت و شانس برای کسی است که در جستجوی عشق، نتواند از زیبایی چشمان تو دل بکند و فرار کند.
هوش مصنوعی: چشمی که از اشک پر شده، به زمین ریخت، اما من حاضر نیستم آن را به چشمهٔ زمزم ببخشم.
هوش مصنوعی: دردی از دوستی به من رسیده است که هیچ درمانی برای آن پیدا نمیکنم.
هوش مصنوعی: درد و غمی از عشق در دل دارم که هیچ گونه شادی و آرامشی نمیتواند آن را از یاد من ببرد.
هوش مصنوعی: بدنی در آغوشم بود که نمیتوانم آن را به ارزش بسیار بالا و مقدسترین چیزها ببخشم.
هوش مصنوعی: کسی که ارزشش به اندازهای است که نمیتوانم او را با انگشتر جم، که خود یکی از ارزشمندترین جواهرات است، عوض کنم، به من عطا کرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که لبهایم بر لبهای آن میوه شیرین است، هیچ لحظهای از زندگیام را به دو دنیا نمیدهم.
هوش مصنوعی: من هرگز نفس پاک و روشن خود را به دم عیسی مریم نمیفروشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.