آن که به دیوانگی در غمش افسانهام
آه که غافل گذشت از دل دیوانهام
در سرشکم نشد لایق بازار دوست
قابل قیمت نگشت گوهر یک دانهام
گاه ز شاخ گلش هم نفس عندلیب
گاه ز شمع رخش هم دم پروانهام
سرو فرازندهای خاسته از مجلسم
ماه فروزندهای تافته در خانهام
با سگ او همنشین وز همه مستوحشم
با غم او آشنا از همه بیگانهام
سفرهٔ میخانه شد خرقهٔ پشمینهام
بر سر پیمانه ریخت سبحهٔ صد دانهام
باده پیاپی رسید از کف ساقی مرا
توبه دمادم شکست بر سر پیمانهام
آتش رخسار او سوخت نه تنها مرا
خانهٔ شهری بسوخت جلوهٔ جانانهام
مستی من تازه نیست از لب میگون او
شحنه مکرر شنید نعرهٔ مستانهام
تا نشود آن هما سایهفکن بر سرم
پا نگذارد ز ننگ جغد به ویرانهام
جلوهٔ فروغی نکرد در نظرم آفتاب
تا مه رخسار دوست تافت به کاشانهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر نشاندهنده عمق احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق شاعر است. شاعر به دیوانگی و غم خود اشاره میکند و میگوید که عشق او به محبوبش چنان شدید است که باعث بروز دیوانگیاش شده است. او در عین حال، از زیباییهای محبوب یاد میکند و مشاعر خود را با تصاویری از گل، شمع، سرو، و ماه توصیف میکند.
شاعر به تأثیرات عشق بر روی زندگیاش اشاره دارد؛ از جمله از دست دادن خوشیها، درک درد و غم، و نشستن در کنار غم محبوب. او همچنین درباره ی می و مستی صحبت میکند و به تجمع درد و لذت در زندگیاش اشاره دارد.
در انتها، شاعر تصریح میکند که هیچ نوری به زیبایی محبوبش نمیرسد و آن نور برایش زندهکننده و منحصر به فرد است. این شعر توصیف بزرگی از عشق و احساساتی است که انسان را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: آنکه غمهایش مرا دیوانه کرده است، آه که او بیخبر از درد دل من گذر کرده است.
هوش مصنوعی: در دل من، عشق و دوستی به قدری ارزشمند است که هیچ بازار یا معاملاتی نمیتواند آن را به درستی بسنجد. من مانند یک جواهر منحصر به فرد هستم که تنها در میان محبتها و دوستیهای واقعی میدرخشد.
هوش مصنوعی: گاهی از گلهایش، همانند بلبل، زیبایی و عطرش را استشمام میکنم و گاهی از تلالو صورتش، مانند پروانهای به شمع، به شوق و شگفتی میافتم.
هوش مصنوعی: در مجلس من، درختی بلند و زیبا شکوفا شده و در خانهام ماهی روشن و درخشان درخشیده است.
هوش مصنوعی: من با سگ او همنشین شدهام و از دیگران بیخبرم. غم او را میشناسم و از همه افرادی که در زندگیام هستند، تنها به او وابستهام.
هوش مصنوعی: در میخانه، سفرهای گسترده به نشانهٔ خوشگذرانی و شادمانی است. من که لباس زهد و ریاضت به تن دارم، به خاطر سفرهٔ میخانه این لباس را بر سر دارم و در کنار آن، دانههای سبحهام را رها کردهام. این تصویر نشاندهندهٔ تداخل دنیا و معنویت در لحظات خاص زندگی است.
هوش مصنوعی: شراب مدام از دست ساقی به من رسید و توبهام بارها شکسته شد، در کنار لیوانم.
هوش مصنوعی: آتش چهره او فقط من را نسوزاند، بلکه خانه و زندگی شهر را هم ویران کرد. زیبایی و جذابیت او تأثیر عمیقی بر من گذاشت.
هوش مصنوعی: مستی من تازه نیست؛ از لبهای دلبر میشنوند که همواره صدای شادی و شوق من بلند است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آن پرنده خوشبختی بر سرم سایه نگیرد، از شرم جغد به ویرانهام وارد نخواهم شد.
هوش مصنوعی: نور خورشید در نظر من جلوهای نداشت، زیرا چهرهی دوست بود که در خانهام میدرخشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.