گفتی مرا نزد من آ تو آتشی تو آتشی
ترسم بسوزانی مرا تو آتشی تو آتشی
من تیره و دل سوخته تو روشن و افروخته
من سوخته من سوخته تو آتشی تو آتشی
من نیستم الاخسی تو سوختی چون من بسی
کی جان برد از تو کسی تو آتشی تو آتشی
در وصل تو چون اخگرم میسوزم آتش میخورم
در فرقتت خاکسترم تو آتشی تو آتشی
گه گرمی آموزیم گاهی ز تاب افروزیم
گاهی تمامی سوزیم تو آتشی تو آتشی
چون شعله خندان و خوشی میسوزی وسر میکشی
خوشخوشکشی خوشخوشکشی توآتشی توآتشی
خوی توداغ من بس استرویتچراغ منبس است
نورت سراغ من بس است تو آتشی تو آتشی
از روی تو دارم ضیا از گرمیت دارم بقا
آیم برت گردم فنا تو آتشی تو آتشی
گه فیض را سر کش کنی گه صافی و بیغش کنی
گه آتش آتش کنی تو آتشی تو آتشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به صورت استعارهای به عشق و معشوق میپردازد. او معشوق را به آتش تشبیه میکند و خود را به شعلهای تبدیل میسازد که در آتش عشق میسوزد. او از احساس درد و سوختن ناشی از عشق صحبت میکند و ترس از این دارد که معشوق او را بسوزاند. شاعر در عین حال جنبههای زیبایی و گرمای عشق را نیز بیان میکند و به ارتباط بین عشق و آتش اشاره میکند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که وجود معشوق برای او مانند نور و گرماست و در عین حال میتواند هم به او حیات ببخشد و هم او را بسوزاند.
هوش مصنوعی: تو به من گفتی که آتش هستی و ممکن است مرا بسوزانی، و من از این موضوع میترسم که شعلههایت من را بسوزانند.
هوش مصنوعی: من در درد و ناراحتی غرق شدهام، در حالی که تو سرشار از روشنی و شعلهای. من در آتش سوزانده شدهام، اما تو خود آتش و روشنایی هستی.
هوش مصنوعی: من نیستم، بلکه تویی که به خاطر من آسیب دیدهای. هیچکس نمیتواند جانش را از تو بگیرد، زیرا تو خود آتش هستی.
هوش مصنوعی: در هنگام وصالت مانند جرقهای در آتش میسوزم و در دوریات به خاکستر تبدیل میشوم، تو خود آتش من هستی.
هوش مصنوعی: گاه از گرما و شعف زندگی میآموزیم، گاهی از نور و نشاط بهره میگیریم و گاهی تمام وجودمان در آتش عشق و احساس میسوزد. تو خودم آتش عشق و شور و حال هستی.
هوش مصنوعی: تو مثل شعلهای هستی که با شادی میسوزی و از سر شادمانی به دیگران انرژی میدهی. تو خود آتشی هستی که وجودت گرما و روشنایی خاصی دارد.
هوش مصنوعی: من به اندازه کافی از رفتار تو سیر شدهام، و روشنی نگاه تو برای من کافیست. تو خود همچون آتش هستی، و این آتشِ وجود تو برای من بسیار بیش از اندازه است.
هوش مصنوعی: از زیبایی تو نور میگیرم و از حرارت وجودت زندگیام ادامه دارد. نزد تو میآیم و در کنار تو فنا و از بین رفتن را تجربه میکنم. تو شعلهای هستی که همیشه درخشان و پرحرارت باقی میمانی.
هوش مصنوعی: زمانی میتونی از نعمتها به طور کامل بهرهبرداری کنی، زمانی هم میتونی آنها را خالص و بدون ناخالصی ارائه کنی. تو مانند آتش هستی، گاه شعلهور و آتشین!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.