از شهر وفا صبا چه داری
از دوست برای ما چه داری
تا جان دهمت بمژدگانی
زان دلبر آشنا چه داری
از تحفه بیاد ما چه با تو است
از نامه بنام ما چه داری
هان زود پیام دوست بگذار
دل میردوم ز جا چه داری
گر بازرسی بکوی جانان
گوید بتو ای صبا چه داری
با درد بگو که خستهٔ راه
در محنت و در بلا چه داری
تو فرقت و من وصال خواهم
ایندرد مرا دوا چه داری
گفتی که وصال رایگان نیست
دیدار مرا بها چه داری
جانیست مرا و آن هم از تو
از ما طمع بها چه داری
خونشد دل و شد زدیده جاری
با فیض تو ماجرا چه داری
زاهد بگذر ز خیری از ما
با عاشق مبتلا چه داری
من خود دارم بنقد دردی
آیا تو در این سرا چه داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از صبا (باد) میخواهد تا پیامهایی از دوستش برای او بیاورد. او از صبا میپرسد که از دوست چه تحفهای دارد و امیدوار است که خبری خوش درباره عشق و وصال به او برساند. شاعر احساس خستگی و درد ناشی از جدایی را بیان میکند و از صبا میخواهد تا بگوید در این وضعیت چه کمکی میتواند به او بکند. او همچنین به این موضوع اشاره میکند که وصال و دیدار رایگان نیست و از صبا انتظار خبر خوشی درباره دوستش را دارد. در نهایت، شاعر به زاهدان میگوید که از خیری که به او میرسد بگذرند و به درد عاشقان فکر کنند.
هوش مصنوعی: از باد صبا که نشانهای از شهر وفاست، بپرس که از دوست چه خبری برای ما دارد؟
هوش مصنوعی: من با تمام وجودم آمادهام تا به خاطر دلبر آشنای تو جانم را فدای تو کنم، پس چرا چیزی از او نمیخواهی؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخص گوینده از یادگاری یا هدیهای که به یاد اوست سوال میکند و همچنین از فرد مقابل میپرسد که چه چیزی در نامهای که به نام او نوشته شده، وجود دارد. به طور کلی، صحبت درباره یادآوری و ارتباطات گذشته است.
هوش مصنوعی: این شعر به ما میگوید که سریعاً پیام دوست را منتقل کن، زیرا دل میردم به شدت تحت تأثیر است و از جای خود بیرون آمده است. در واقع، احساس عشق و محبت به قدری قوی است که نیاز به عمل فوری دارد.
هوش مصنوعی: اگر در کوی محبوب بگردی و از نسیم آبی بپرسی که چه خبر دارد؟
هوش مصنوعی: با درد بگو که چه چیزی برای یک فرد خسته از مشکلات و مصیبتها داری؟
هوش مصنوعی: تو جدایی و من به وصال تو نیاز دارم، حالا بگو برای این درد من چه درمانی داری؟
هوش مصنوعی: گفتی که برای ملاقات من، هیچ چیز رایگان نیست؛ پس برای دیدار من، چه چیزی ارزشمند داری؟
هوش مصنوعی: دوست عزیز، من جانی ندارم و این نیز به خاطر توست. پس از ما چه انتظاری داری و چه امیدی به بهرهبرداری داری؟
هوش مصنوعی: دل شکسته و اشکهایم به خاطر نعمتهای تو جاری شده است، حالا چه داستانی برای ما داری؟
هوش مصنوعی: ای زاهد، از خوبیهای ما که به تو تعلق دارد، بگذر، چرا که تو با عاشق رنجکشیده چه ارتباطی داری؟
هوش مصنوعی: من خود دردی دارم که آن را میسنجam، آیا تو در این دنیا چه احساسی داری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.