ایجان و ای جانان من رحمی بکن بر جان من
ای مرهم درمان من رحمی بکن بر جان من
هم مرهم و درمان من هم درد بی درمان من
هم این من هم آن من رحمی بکن بر جان من
جان و جهان جان من آرام جان جان من
فاش و نهان جان من رحمی بکن بر جان من
ای طاعت و عصیان من ای کفر و ای ایمان من
ای سود و ای خسران من رحمی بکن بر جان من
سامان خان و مان من بر همزن سامان من
آبادی ویران من رحمی بکن بر جان من
ای جنت و ریحان من ای دوزخ و نیران من
ایمالک و رضوان من رحمی بکن بر جان من
کردی وطن در جان من بگرفتی از من جان من
کردی مرا حیران من رحمی بکن بر جان من
گفتی که باشی زان من گیری بهایش جان من
ای گوهر ارزان من رحمی بکن بر جان من
گفتی که فیض است آن من گر او شود قربان من
او نیست در فرمان من رحمی بکن بر جان من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.