ای ز الطاف تو شیرین کامم
تهی از باده مگردان جامم
چون در خانه برویم بستی
ماه رویت بنما از بامم
ای که نامت بودم ورد زبان
چه شود گر تو بپرسی نامم
من که پیوسته ثناگوی توام
سزد ارگاه دهی دشنامم
دلبرا چارهٔ آموز مرا
تا بکی زهر غمت آشامم
مردم از غصه و کارم نگشود
سوختم ز آتش عشق و خامم
کام فیض از لب خود شیرین کن
ای ز الطاف تو شیرین کامم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف محبت و زیبایی معشوق میپردازد. او از الطاف معشوق و شیرینی عشق سخن میگوید و از او درخواست میکند که وی را از غم و درد دور کند. شاعر به شدت تحت تاثیر عشق قرار گرفته و از غصههایش میگوید. در نهایت، او از معشوق میخواهد که با لبهای شیرینش کامش را شیرین کند و به او لطف کند.
هوش مصنوعی: به خاطر محبتها و لطفهای تو، کام من شیرین است. لطفاً مرا از شراب خالی نکن.
هوش مصنوعی: وقتی وارد خانه میشوم و در را میبندم، از بالای بام چهرهی زیبای تو را به من نشان بده.
هوش مصنوعی: ای کسی که نام تو همیشه بر زبانم جاری است، چه میشود اگر تو از من بپرسی نامم؟
هوش مصنوعی: من همیشه در حال ستایش تو هستم، بنابراین اگر روزی به من ناسزا بگویی، حق داری.
هوش مصنوعی: عشق زیبای من، به من بیاموز چگونه با درد و غم تو کنار بیایم؛ تا چه زمانی باید زهر اندوه تو را بنوشم؟
هوش مصنوعی: مردم به خاطر مشکلات و غمهایم احساس یاس و ناامیدی کردند و من از شدت عشق، در آتش این احساسات سوختم و بیتجربه و خام ماندم.
هوش مصنوعی: ای کاش از لبهای خود به من شیرینی و خوشی ببخشی، زیرا من به لطفهای تو احساس خوشی و رضایت میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شهد لطفست گهی در کامم
ز هر قهر است گهی در جامم
گه می تلخ دهی زان لب و چشم
گاه نقل و شکر و بادامم
گاهی از لطف کنی تحسینم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.