ز عشق تو نرهیدم که گفت رست دروغ
چرا کنند چنین تهمتی بدست دروغ
که گفت دل بسر زلف دیگری بستم
خداش در نگشاید چنانکه بست دروغ
که گفت با دیگری بود مست و می در دست
کجا و کی؟ دیگری که؟ چه می؟ چه مست؟ دروغ
دروغ کس مشنو با تو من بگویم راست
نه راستست که بر عاشق تو بست دروغ
بمهر غیر نیالودهام دل و جان را
هر آنچه در حق من گفتهاند هست دروغ
ز فیض پرس اگر حرف راست میپرسی
که هرگزش بزبان در نبوده است دروغ
ز راستان سخن راست پرس و راست شنو
مگو و مشنو و باور مکن بد است دروغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.