گنجور

 
فیض کاشانی

عالم چو خاتمیست که این است عشق قص

از قصه‌است قصهٔ عشق احسن القصص

حق در کلام خویش بآیات مستبین

در شأن عشق و رتبه عالیش کرد نص

ارواح ما ز عالم قدسست و کان عشق

محبوس در بدن شده کالطیر فی القفص

روزی چو کرد حصه مقسم قرار داد

خون جگر وظیفهٔ عشاق زان حصص

بس دور شد که دور فتادیم ز اصل خویش

طول النوی بحر عنا هذه الغصص

عاشق فنای خویش طلب میکند مدام

اهل عزیمتست نمیجوید او رخص

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
جامی

ای کرده بر هلاک من از اهل عشق نص

جان در تنم ز شوق تو کالطیر فی القفص

بس دلکش است قصه خوبان و زان میان

تو یوسفی و قصه تو احسن القصص

گر صاحب فصوص بدیدی لب تو را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
فیض کاشانی

عبرت بگیر ای دل ازین دهر پر غصص

ز احوال انبیا و سلاطین شنو قصص

بنگر چها ز قوم کشیدند انبیا

بس جرعهای خون که کشیدند از غصص

حق کرد بر خواص مو کل بلای خویش

[...]

رضاقلی خان هدایت

بر بند گوش جان و دل از هر حدیث و نص

بشنو حدیث عشق که هست احسن القصص

بگذر ز جهل و علم مده دل به عقل خاص

رو کن به باب حضرت عشق آن شه اخص

عین اللّه بصیر دل اهل دل بود

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از رضاقلی خان هدایت
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه