شهر یارم آرزو شد در دیار در دیار
در دیارم برد آخر تا دیار شهریار
بود عقل و هوش یارم بردم از سر هوش یار
در طریق عشقبازی هستم اما هوشیار
ارزو بوئی صبا سویم که جانم آرزوست
هم بیار از من خبر بر هم خبر از وی بیار
گفت آن مهرو که هر مهرو نمایم همچو بدر
روی بنمود و هلالی گشتم اندر انتظار
بارها گفتم که بارت میکشم باری بده
بر درت یکبار بارم داردم در زیر بار
چون از آن گلزار گشتم سوی گلزار آمدم
چون هزاران صد هزاران ناله کردم زار زار
روزگار من گذشت و روزگار من گذشت
حالیا در ماتم خود میگذارم روزگار
راح روحی فی هواه راح قلبی من هموم
مرحبا بالموت راحاً لیس فیها من خمار
فاض قلب الفیض من فیض الحکم فیضوضه
کالسحاب الماطر الفیاض او فیض البحار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به بیان آرزوها و حسرتهای خود در دیاری میپردازد که به دلخواهش نمیرسد. او عشقی عمیق و شگفتانگیز را تجربه میکند، اما باوجود این عشق، در جستجوی عقل و هوش خود هم هست. او به انتظار محبوبش مینشیند و در این راه، بارها از عشق و درد خود میگوید. شاعر اشاره میکند که اگرچه روزگاری گذشته و او در ماتم عشق خود به سر میبرد، اما همچنان روحش در جستجوی نور و آشتی است. او به تأثیر عشق بر قلبش و باران رحمت الهی اشاره میکند که مانند دریایی وسیع و فراوان است.
هوش مصنوعی: شهر محبوبم تبدیل به آرزو شد در سرزمینی که در آن زندگی میکنم. در نهایت، آن عشق به دیار شهریار من منتقل شد.
هوش مصنوعی: من عقل و درایت خود را به همراه دارم، ولی به خاطر عشق، از خود بیخود شدهام. در مسیر عشق، با این حال هنوز هوشیار هستم.
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که نسیم صبا به سمت من بیاید و جان من تنها همین آرزو را دارد. همچنین از من خبری بیاورد و هم از او برای من خبر بیاورد.
هوش مصنوعی: شخصی به زیبایی و تابش یک مهربان اشاره میکند و میگوید که هرگاه او را میبیند، به یاد ماه کامل میافتد. او همچنین منتظر است تا دوباره آن زیبایی را ببیند و به او دست یابد.
هوش مصنوعی: من بارها گفتهام که بار تو را به دوش میزنم، فقط یک بار باری بگذار تا در خانهات بگذارم و بار سنگینم را زیر این بار حمل کنم.
هوش مصنوعی: وقتی از آن باغ زیبا دور شدم و به سوی باغ دیگری رفتم، در دل هزاران ناله و افسوس کردم.
هوش مصنوعی: زندگی من سپری شد و ایام من به پایان رسید، اکنون در غم و اندوه خود غوطهورم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از عشق و وابستگی به محبوب صحبت میکند. او بیان میکند که روحش در جستجوی محبوب است و قلبش از مشکلات رنج میبرد. همچنین، او به مرگ خوشآمد میگوید، زیرا در آن جا هیچ دغدغه و نگرانی وجود ندارد و میتواند از لذت عشق بینصیب نماند.
هوش مصنوعی: دل انسان پر از نعمتها و برکات است، مانند باران که از ابرهای پربار میبارد یا همچون دریاهایی که سرشار از آباند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.