شاهدان گر جلوه بر ایمان کنند
کفر و ایمان هر دو را یکسان کنند
عارفان از عشق اگر گردند مست
رازها در سینه کی پنهان کنند
عاشقان را دوست هر دم جان نو
بخشد ایشان باز جان قربان کنند
زاهدان گر زان جهان هم بگذرند
این جهان را روضهٔ رضوان کنند
عابدان گر بهر جانان جان کنند
عیشهای نقد با جانان کنند
اهل دنیا گر ز صورت بگذرند
عیش را صافی و جاویدان کنند
عاقلان گر بگذرند از ننگ و نام
دردشان را عاشقان درمان کنند
گر مریدان پند پیران بشنوند
کار را بر خویشتن آسان کنند
واصلان از راه اگر گویند باز
سالکان را گیج و سرگردان کنند
آنچه با حکمت کنند اهل نظر
عاشقان با گفتهٔ فیض آن کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آنچه حق گفتست ایشان آن کنند
پنجه اندر پنجهٔ شیران کنند
گفت ترسایان پناه جان کنند
دین خود را از ملک پنهان کنند
گرچه هر دم عشق را جولان کنند
اشتیاق قرب را قربان کنند
شاهدان گر دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند
هر کجا آن شاخِ نرگس بِشْکُفَد
گُلرُخانَش دیده نرگس دان کنند
ای جوانِ سَروقَد، گویی بِبَر
[...]
مرغها کاندر هوا طیران کنند
در هوای عشق تو جولان کنند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.