چو یک چند بگذشت بر شاه روز
فروزنده شد تاج گیتی فروز
ز غسانیان طایر شیردل
که دادی فلک را به شمشیر دل
سپاهی ز رومی و از قادسی
ز بحرین و از کرد وز پارسی
بیامد به پیرامن طیسفون
سپاهی ز اندازه بیش اندرون
به تاراج داد آن همه بوم و بر
کرا بود با او پی و پا و پر
ز پیوند نرسی یکی یادگار
کجا نوشه بد نام آن نوبهار
بیامد به ایوان آن ماهروی
همه طیسفون گشت پر گفتوگوی
ز ایوانش بردند و کردند اسیر
که دانا نبودند و دانشپذیر
چو یک سال نزدیک طایر بماند
ز اندیشگان دل به خون در نشاند
ز طایر یکی دختش آمد چو ماه
تو گفتی که نرسیست با تاج و گاه
پدر مالکه نام کردش چو دید
که دختش همی مملکت را سزید
چو شاپور را سال شد بیست و شش
مهیوش کیی گشت خورشیدفش
به دشت آمد و لشکرش را بدید
ده و دو هزار از یلان برگزید
ابا هر یکی بادپایی هیون
به پیش اندرون مرد صد رهنمون
هیون برنشستند و اسپان به دست
برفتند گردان خسروپرست
ازان پس ابا ویژگان برنشست
میان کیی تاختن را بببست
برفت از پس شاه غسانیان
سرافراز طایر هژبر ژیان
فراوان کس از لشکر او بکشت
چو طایر چنان دید بنمود پشت
برآمد خروشیدن داروگیر
ازیشان گرفتند چندی اسیر
که اندازهٔ آن ندانست کس
برفتند آن ماندگان زان سپس
حصاری شدند آن سپه در یمن
خروش آمد از کودک و مرد و زن
بیاورد شاپور چندان سپاه
که بر مور و بر پشه بربست راه
ورا با سپاهش به دژ در بیافت
در جنگ و راه گریزش نیافت
شب و روز یک ماهشان جنگ بود
سپه را به دژ بر علف تنگ بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره نبردی است که به رهبری شاه شاپور و علیه غسانیان و دیگر قبایل انجام میشود. زمانی که جنگ شروع میشود، شاپور با فراخواندن سپاهیانی از نقاط مختلف، به عنوان مثال رومیها، کردها و پارسیها، سی هزار نفر سپاه را جمع میکند و به سمت طیسفون حرکت میکند.
در ادامه، جنگهای متعددی در میگیرد و شاپور با انتخاب بهترین یلان خود، به نبرد نزدیک میشود. بعد از مدتی، او و لشکریانش با مشکلاتی روبرو میشوند و پس از یک ماه جنگ، قادر به شکست نهایی دشمن نمیشوند و در محاصره دژ قرار میگیرند. جنگ شدید و طولانی میشود و شرایط برای طرفین سخت و دشوار است.
به طور کلی، داستان بر حول محور نبرد، اتحاد قبیلهای و تلاش شاپور برای دفاع از مملکتش است.
هوش مصنوعی: پس از مدتی، روزی درخشان برای شاه فرا رسید و تاجی که نشانه قدرت او بود، جهان را روشن کرد.
هوش مصنوعی: از طایفه غسانیان پرندهای دلیر و نیرومند که با شجاعت و دلیرانه، آسمان را به چالش کشید.
هوش مصنوعی: از سرزمینهای مختلف، نیروهایی از روم، قادسی، بحرین، کردستان و پارس به طرف ما آمدهاند.
هوش مصنوعی: سپاهی به اندازهای بسیار به دور طیسفون آمد.
هوش مصنوعی: به کسی که با او همسفر و همراه بود، آن همه سرزمین و مکان را به تاراج دادند.
هوش مصنوعی: از پیوندی که به وجود آمده یکی نشانهای باقی مانده است که در آن، نام بدی از آن بهار نوشته شده است.
هوش مصنوعی: دختر زیبای ماهرو به ایوان آمد و همه جا پر از صحبت و گفتگو شد.
هوش مصنوعی: از ایوانش او را گرفتند و به اسارت بردند، زیرا ignorant بودند و علم را نمیدانستند.
هوش مصنوعی: وقتی که پرندهای یک سال در نزدیکی بماند، دل را از فکر و اندیشه پر میکند و در آن غم و اندوه به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: از میان پرندگان، دختری به زیبایی ماه به دنیا آمده است. تو میگویی که او با تاج و مقامش به همگان نمیرسد.
هوش مصنوعی: پدر وقتی متوجه شد که دخترش شایستگی فرمانروایی بر مملکت را دارد، او را مالکه نامید.
هوش مصنوعی: وقتی شاپور، که فرمانروایی مهربان و با استعداد بود، به سن بیست و شش سالگی رسید، خورشید درخشان و تابناک شد.
هوش مصنوعی: به دشت رفت و دید که سپاهش در آنجا است و از میان آنها دوازده هزار نفر از جنگجویان برتر را انتخاب کرد.
هوش مصنوعی: با هر نفسی که از خود میزنیم، لزوماً در مسیری که در پیش داریم، مردی دلسوز و راهنما وجود دارد.
هوش مصنوعی: هیوانها سوار شدند و با اسبهایشان به راه افتادند، در حالی که دور خسروپرستی میچرخیدند.
هوش مصنوعی: پس از آن، با توانمندان و برجستگان، در میانهٔ میدان، شروع به تعقیب و جستوجو کردند تا به نتیجهای برسند.
هوش مصنوعی: شاه غسانیان با بزرگی و افتخار به جلو رفته است و پرندهای از نسل هژبر که نمادی از شجاعت و قدرت است، او را همراهی میکند.
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد از سپاه او کشته شدند، مانند پرندهای که وقتی را میبیند، به پشتش نشان میدهد.
هوش مصنوعی: صدای داروگیر برخاست و مدتی آنها را به اسارت گرفتند.
هوش مصنوعی: هیچکس اندازهٔ آن را نمیدانست؛ کسانی که رفتند، دیگر نتوانستند برگردند و ماندگان نیز به حال خود باقی ماندند.
هوش مصنوعی: سپه در یمن دور و بر خود حصاری درست کردند و از همه جا صدای ناله و گریهی کودکان و مردان و زنان شنیده میشود.
هوش مصنوعی: شاپور سپاه زیادی را به همراه آورد که حتی بر مور و پشه هم نمیتوانستند راه یابند.
هوش مصنوعی: او با سپاهش به دژ حمله کرد و در نبرد، راهی برای فرار نیافت.
هوش مصنوعی: در طول شب و روز، یک ماه جنگ و نبرد ادامه داشت و سپاه به شدت در محاصره دژ قرار گرفته بود و منابع غذایی آنها نیز به تنگنا رسیده بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.