چو بشنید خسرو ز دستان سخن
یکی دانشی پاسخ افگند بن
بدو گفت کای پیر پاکیزه مغز
همه رای و گفتارهای تو نغز
ز گاه منوچهر تا این زمان
نهای جز بیآزار و نیکی گمان
همان نامور رستم پیلتن
ستون کیان نازش انجمن
سیاووش را پروراننده اوست
بدو نیکویها رساننده اوست
سپاهی که دیدند گوپال او
سر ترگ و برز و فر و یال او
بسی جنگ ناکرده بگریختند
همه دشت تیر و کمان ریختند
به پیش نیاکان من کینهخواه
چو دستور فرخ نماینده راه
وگر نام و رنج تو گیرم به یاد
بماند سخن تازه تا صد نژاد
ز گفتار چرب ار پژوهش کنم
ترا این ستایش نکوهش کنم
دگر هرچه پرسیدی از کار من
ز نادادن بار و آزار من
به یزدان یکی آرزو داشتم
جهان را همه خوار بگذاشتم
کنون پنج هفتست تا من به پای
همی خواهم از داور رهنمای
که بخشد گذشته گناه مرا
درخشان کند تیره گاه مرا
برد مر مرا ز این سپنجی سرای
بود در همه نیکوی رهنمای
نماند کز این راستی بگذرم
چو شاهان پیشین یپیچد سرم
کنون یافتم هرچه جستم ز کام
بباید پسیچید کآمد خرام
سحرگه مرا چشم بغنود دوش
ز یزدان بیامد خجسته سروش
که برساز کآمد گه رفتنت
سرآمد نژندی و ناخفتنت
کنون بارگاه من آمد به سر
غم لشکر و تاج و تخت و کمر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، خسرو به دانشی پیر و خردمند میگوید که از زمان منوچهر تا کنون، هیچ چیز جز نیکی و بیآزاری از او نمیداند. او درباره رستم و سیاوش صحبت میکند و میگوید که رستم بوده که سیاوش را پرورانده و به او نیکیها را آموخته است. خسرو همچنین به سپاهیان اشاره میکند که بدون جنگ و در برابر دشمنان به راحتی فرار کردهاند. او از آرزوی خود برای رسیدن به بخشش از سوی یزدان سخن میگوید و تقاضا میکند که گناهان گذشتهاش بخشوده شود. در نهایت، او به نگرانیهای خود درباره تاج و تخت و سرنوشتش اشاره میکند و به آمدن پیامی نیک از یزدان اشاره میکند که نویدبخش پایان غم و اندوه اوست.
هوش مصنوعی: وقتی خسرو سخن دانشی را از دستان شنید، پاسخی به او داد.
هوش مصنوعی: او به او گفت: ای پیر با اندیشه پاک، همه افکار و سخنان تو زیبا و دلنشین است.
هوش مصنوعی: از زمان منوچهر تا به حال، هیچ چیز جز بیآزاری و نیکی را نمیتوان در نظر گرفت.
هوش مصنوعی: آن رستم معروف، قهرمان بزرگ و ستونی از قدرت و شکوه کیانی است که انجمن را زینت میبخشد.
هوش مصنوعی: سیاووش به وسیله کسی تربیت شده که او را به خوبیها و فضائل هدایت کرده است.
هوش مصنوعی: سپاهی که گوپال را دیدند، متوجه زیبایی و شکوه او شدند.
هوش مصنوعی: بسیاری از جنگجویان بدون اینکه به نبرد بپردازند، از میدان فرار کردند و همه جا پر از تیر و کمان شده بود.
هوش مصنوعی: به سوی نیاکان من که از دشمنی پر هستند، مانند راهنمایی که موفقیت را نشان میدهد، برو.
هوش مصنوعی: اگر نام و زحمت تو را به یاد بیاورم، این سخن تازه برای نسلهای آینده حفظ خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم درباره تو صحبت کنم، هرچند با زبان زیبا و شیرین، در نهایت باید تو را ستایش کنم و نه نکوهش.
هوش مصنوعی: هر سوالی که از وضع من بپرسی، از بار ندادن و آزار من است.
هوش مصنوعی: من تنها یک آرزو برای خدا داشتم، و برای رسیدن به آن، تمام دنیا را نادیده گرفتم.
هوش مصنوعی: الان پنج ساعت و نیم است که من میخواهم از خداوند در این موضوع کمک بگیرم.
هوش مصنوعی: الهی، گذشتهی گناهانم را ببخش و تاریکیها و مشکلاتم را روشن کن.
هوش مصنوعی: من را از این خانه تاریک و غمانگیز ببر، که در تمام نیکیها مرا هدایت نمیکند.
هوش مصنوعی: من از این حقیقت نمیگذرم، زیرا مانند شاهان گذشته سرم را زیر بار نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: اکنون به این نتیجه رسیدم که هرچه به دنبالش بودم، در واقع باید به دنبال آن میرفتم که چه چیزی برایم به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: در صبح زود، چشمانم خوابآلود بود، که فرشتهای خوش خبر از سوی خداوند به من آمد.
هوش مصنوعی: زمان آن رسیده که سفر تو به پایان برسد و دیگر نگران نباشی و آرامش را تجربه کنی.
هوش مصنوعی: اکنون زمان آن رسیده است که دیگر غم و غصه را کنار بگذارم و به مقام و جایگاه خود توجه کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.