ز رستم چو بشنید بهمن سخن
روان گشت با موبد پاک‌تن
تهمتن زمانی به ره در بماند
زواره فرامرز را پیش خواند
کز ایدر به نزدیک دستان شوید
به نزد مه کابلستان شوید
بگویید کاسفندیار آمدست
جهان را یکی خواستار آمدست
به ایوانها تخت زرین نهید
برو جامهٔ خسرو آیین نهید
چنان هم که هنگام کاوس شاه
ازان نیز پرمایه‌تر پایگاه
بسازید چیزی که باید خورش
خورشهای خوب از پی پرورش
که نزدیک ما پور شاه آمدست
پر از کینه و رزمخواه آمدست
گوی نامدارست و شاهی دلیر
نیندیشد از جنگ یک دشت شیر
شوم پیش او گر پذیرد نوید
به نیکی بود هرکسی را امید
اگر نیکویی بینم اندر سرش
ز یاقوت و زر آورم افسرش
ندارم ازو گنج و گوهر دریغ
نه برگستوان و نه گوپال و تیغ
وگر بازگرداندم ناامید
نباشد مرا روز با او سپید
تو دانی که آن تابداده کمند
سر ژنده پیل اندر آرد به بند
زواره بدو گفت مندیش ازین
نجوید کسی رزم کش نیست کین
ندانم به گیتی چو اسفندیار
برای و به مردی یکی نامدار
نیاید ز مرد خرد کار بد
ندید او ز ما هیچ کردار بد
زواره بیامد به نزدیک زال
وزان روی رستم برافراخت یال
بیامد دمان تا لب هیرمند
سرش تیز گشته ز بیم گزند
عنان را گران کرد بر پیش رود
همی بود تا بهمن آرد درود
چو بهمن بیامد به پرده‌سرای
همی بود پیش پدر بر به پای
بپرسید ازو فرخ اسفندیار
که پاسخ چه کرد آن یل نامدار
چو بشنید بنشست پیش پدر
بگفت آنچ بشنیده بد در بدر
نخستین درودش ز رستم بداد
پس‌انگاه گفتار او کرد یاد
همه دیده پیش پدر بازگفت
همان نیز نادیده اندر نهفت
بدو گفت چون رستم پیلتن
ندیده بود کس بهر انجمن
دل شیر دارد تن ژنده پیل
نهنگان برآرد ز دریای نیل
بیامد کنون تا لب هیرمند
ابی جوشن و خود و گرز و کمند
به دیدار شاه آمدستش نیاز
ندانم چه دارد همی با تو راز
ز بهمن برآشفت اسفندیار
ورا بر سر انجمن کرد خوار
بدو گفت کز مردم سرفراز
نزیبد که با زن نشیند به راز
وگر کودکان را بکاری بزرگ
فرستی نباشد دلیر و سترگ
تو گردنکشان را کجا دیده‌ای
که آواز روباه بشنیده‌ای
که رستم همی پیل جنگی کنی
دل نامور انجمن بشکنی
چنین گفت پس با پشوتن به راز
که این شیر رزم‌آور جنگ ساز
جوانی همی سازد از خویشتن
ز سالش همانا نیامد شکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، بهمن به رستم خبر می‌دهد که اسفندیار، پسر شاه، به سوی آنان آمده است و درخواست می‌کند که برای استقبال از او، تجملات و خوراکی‌های مناسب مهیا شود. آنها می‌دانند که اسفندیار جنگجوی شجاع و نامداری است. رستم، نگرانی‌هایی بابت این ملاقات دارد و به زواره (پدرش) می‌گوید که انتظار رویارویی با یک جنگجوی بزرگ را داشته باشد. اسفندیار با ورودش به محفل، به رستم احترام نمی‌گذارد و او را تحقیر می‌کند، به ویژه به خاطر اینکه با زنانه‌ها و کودکان نشست و برخاست دارد. رستم در جواب، قدرت و شجاعت خود را به اسفندیار یادآوری می‌کند و به او می‌گوید که نیازی به نگران بودن از این برای خود ندارد چرا که او به هیچ عنوان ضعیف نیست. این گفتگوها نشان‌دهنده تنش‌ها و کیفیت رابطه بین رستم و اسفندیار است.
هوش مصنوعی: زمانی که بهمن سخنان رستم را شنید، با روحی شاد و خوشحال به سمت موبد نیکوخصال رفت.
هوش مصنوعی: تهمتن مدتی در راه ماند و فرامرز را به نزد خود فراخواند.
هوش مصنوعی: از آنجا که به دست‌های نزدیک بروید، به سمت مه کابلستان حرکت کنید.
هوش مصنوعی: بگویید که کاسفندیار آمده و جهانی را که یک خواستار دارد، به همراه خود آورده است.
هوش مصنوعی: به سراغ ایوانها بروید و تختی از طلا را قرار دهید و لباس‌های شاهانه و باشکوه بر آن بپوشید.
هوش مصنوعی: در آن زمان، پایگاه و قدرت کاووس شاه به قدری استوار و عظیم بود که هیچ چیز نمی‌توانست به آن آسیب بزند.
هوش مصنوعی: آنچه که باید ساخته شود، میوه‌های خوشمزه و خوبی است که از طریق پرورش مناسب به دست می‌آیند.
هوش مصنوعی: نزدیک ما پسر شاه آمده است، او پر از دشمنی و آماده جنگ است.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای آن است که فردی مشهور و دلیر به راحتی از خطرات و چالش‌های پیش‌رو هراسی ندارد و به جنگ با شیران در دشت فکر نمی‌کند. او با اعتماد به نفس و شجاعت به استقبال مشکلات می‌رود.
هوش مصنوعی: اگر من به پیش او بروم و او نوید نیکی را بپذیرد، برای هر کسی امید به خوبی خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و خوبی در وجودش ببینم، از سنگ‌های قیمتی و طلا تاجی برایش می‌آورم.
هوش مصنوعی: من هیچ گنج و ثروتی از او ندارم، نه تاج و نه زیبایی و نه سلاحی.
هوش مصنوعی: اگر او را به من بازگردانند، ناامید نخواهم بود و روزهای روشنی را با او سپری خواهم کرد.
هوش مصنوعی: تو می‌دانی که آن کسی که در دامش اسیر شده، مانند پلنگی است که به راحتی به دام می‌افتد.
هوش مصنوعی: زواره به او گفت که نگران نباش، چون کسی در اینجا به دنبال جنگ و نزاع نیست.
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم در این دنیا مانند اسفندیار، که مردی شناخته شده و سرشناس است، چه کسی وجود دارد.
هوش مصنوعی: انسان خردمند هیچ کار بدی انجام نمی‌دهد و از ما هم هیچ رفتاری ناپسند نمی‌بیند.
هوش مصنوعی: زواره به نزد زال آمد و از روی رستم یال او را بلند کرد.
هوش مصنوعی: زمانی فرا رسید که او تا لب هیرمند آمد و سرش به خاطر ترس از آسیب، تیز و هوشیار شده بود.
هوش مصنوعی: این بیت می‌گوید: برای این که راه نجاتی پیدا شود و مشکلات حل شود، باید تلاش و سخت‌کوشی کرد. تنها با زحمت و تلاش می‌توان به نتیجه مطلوب و موفقیت رسید.
هوش مصنوعی: وقتی بهمن به کاخ و محل سکونت آمد، به احترام پدرش پیش او ایستاد.
هوش مصنوعی: از او فرخ اسفندیار پرسیدند که آن جنگجوی نامی چه پاسخی داد.
هوش مصنوعی: پس از اینکه خبر را شنید، به نزد پدرش رفت و گفت آنچه را که شنیده بود، به طور دقیق و کامل بیان کرد.
هوش مصنوعی: در ابتدا سلام او را رستم به جا آورد، سپس به یاد سخنان او افتاد.
هوش مصنوعی: همه چشم‌ها به پدر نگاه کردند و او نیز همان چیز را که ندیده بودند، در دل پنهان کرد.
هوش مصنوعی: پس او گفت که چون رستم، پهلوان، کسی را در جمع ندیده است.
هوش مصنوعی: دل شجاعی دارد، اما جسمش ضعیف و ناتوان است. همچنان که نهنگ‌ها از دریای نیل برمی‌خیزند و قدرت خود را نشان می‌دهند.
هوش مصنوعی: او اکنون به لب رود هیرمند آمده است، همراه با زره‌ای بر تن و وسایلی چون گرز و کمند.
هوش مصنوعی: به ملاقات شاه آمده است و من نمی‌دانم که چه رازی با تو دارد.
هوش مصنوعی: اسفندیار از رفتار بهمن ناامید و عصبانی شد و او را در جمع مردم مورد سرزنش قرار داد.
هوش مصنوعی: او به او گفت که مردان بزرگ و سرفراز شایسته نیست که با زنان به پنهانی صحبت کنند یا راز بگویند.
هوش مصنوعی: اگر کودکان را به خوبی تربیت کنی و بزرگ کنی، دیگر نیازی به دلیر و بزرگ بودن نخواهد بود.
هوش مصنوعی: تو کجا حاکمان سرسخت و بی‌رحم را دیده‌ای که داستان‌های فریبنده و زیرکانه را شنیده باشند؟
هوش مصنوعی: شخصیتی مانند رستم که قهرمان و جنگجوی بزرگی است، می‌تواند با شجاعت و قدرت خود، دشمنان را شکست دهد و بر دردسرهای بزرگ پیروز شود. او به راحتی می‌تواند قلب کسانی را که در سختی و جنگ هستند به دست آورد و جمع‌های معتبر و مشهور را مختل کند.
هوش مصنوعی: سپس او به پشوتن گفت که این شیر دلیر، آماده‌ی نبرد است.
هوش مصنوعی: جوانی از سال‌هایش به شیوۀ خاصی شکل می‌گیرد و بدون تردید، در این دوران از خود نشانه‌ای نشان نمی‌دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.