وزان پس غم و شادی یزدگرد
چنان گشت بر پور چون باد ارد
برین نیز چندی زمان برگذشت
به ایران پدر پور فرخ به دشت
ز شاهی پراندیشه شد یزدگرد
ز هر کشوری موبدان کرد گرد
به اخترشناسان بفرمود شاه
که تا کردهر یک به اختر نگاه
که تا کی بود در جهان مرگ اوی
کجا تیره گردد سر و ترگ اوی
چه باشد کجا باشد آن روزگار
که پژمرده گردد گل شهریار
ستارهشمر گفت کاین خود مباد
که شاه جهان گیرد از مرگ یاد
چو بخت شهنشاه بدرو شود
از ایدر سوی چشمهٔ سو شود
فراز آورد لشکر و بوق و کوس
به شادی نظاره شود سوی طوس
بر آن جایگه بر بود هوش اوی
چو این راز بگذشت بر گوش اوی
ازین دانش ار یادگیری به دست
که این راز در پردهٔ ایزدست
چو بشنید زو شاه سوگند خورد
به خراد برزین و خورشید زرد
که من چشمهٔ سو نبینم به چشم
نه هنگام شادی نه هنگام خشم
برین نیز برگشت گردون سه ماه
زمانه به جوش آمد از خون شاه
چو بیدادگر شد شبان با رمه
بدو بازگردد بدیها همه
ز بینیش بگشاد یک روز خون
پزشک آمد از هر سوی رهنمون
به دارو چو یک هفته بستی پزشک
دگر هفته خون آمدی چون سرشک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش از داستان، یزدگرد، پادشاه ایران، به فکر آینده و سرنوشت خود میافتد و از موبدان و اخترشناسان میخواهد تا وضعیت ستارگان را بررسی کنند و بگویند چه زمانی ممکن است با خطر مرگ مواجه شود. ستارهشماری پیشبینی میکند که مرگ او در آینده نزدیک نخواهد بود و بختش خوب است. اما به رغم این پیشبینی، یزدگرد با سوگندهایی از قبیل اینکه هرگز چشمه را نخواهد دید، به تلاش برای دوری از بدبختیها ادامه میدهد. پس از مدتی، یزدگرد در اثر فشار و نگرانی دچار بیماری میشود و پزشکان به کمک او میشتابند، اما حال او رو به وخامت میگذارد.
هوش مصنوعی: پس از آن، غم و شادی یزدگرد به گونهای شد که بر روی فرزندش همچون باد میوزید.
هوش مصنوعی: مدتی گذشت و در این مدت پدر پسر خوشبختی به دشت ایران رفت.
هوش مصنوعی: یزدگرد، شاهی اندیشمند، از تمام سرزمینها موبدان را جمع کرد.
هوش مصنوعی: شاه به اخترشناسان گفت که هر کدام به ستارهها نگاه کنند.
هوش مصنوعی: این جهان تا چه زمانی شاهد مرگ او خواهد بود و زمانی که عمر او به پایان برسد، آیا سرنوشتش تیره خواهد شد یا خیر؟
هوش مصنوعی: چه چیز باید رخ دهد و در کجا باید باشد که روزی برسد که گل شهریار پژمرده شود؟
هوش مصنوعی: ستارهشمر گفت که این نه چیزی است که پادشاه هفت آسمان از مرگ و فنا آگاه شود.
هوش مصنوعی: وقتی سرنوشت پادشاه بر وفق مراد نباشد، باید از سرزمین خود به جایی دورتر برود تا بتواند آرامش و زندگی تازهای پیدا کند.
هوش مصنوعی: ارتش با بوق و طبل به پیروزی رسید و با شادی به سمت شهر طوس نگاه میکند.
هوش مصنوعی: او در آن مکان از فهم و درک بالایی برخوردار بود، اما زمانی که این راز بیان شد، به راحتی از کنارش گذشت و متوجه نشد.
هوش مصنوعی: اگر از این علم و دانش چیزی بیاموزی، بدان که این راز تحت ارادهٔ خداوند قرار دارد.
هوش مصنوعی: وقتی شاه از او شنید، سوگند یاد کرد که به خراد برزین و خورشید زرد توجه کند.
هوش مصنوعی: هرگز نمیخواهم چشمانم به سوگواری و اندوه بیفتد، نه در زمان شادی و نه در زمان خشم.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که گردونه یا چرخ زمان، پس از سه ماه، دوباره به حرکت درآمد و به خاطر خون شاه به شدت دگرگون و پرجنب و جوش شد.
هوش مصنوعی: وقتی که شبان به ظلم و ستم روی آورد، تمام بدیها به سمت او باز میگردد.
هوش مصنوعی: روزی پزشک متوجه شد که خون از بین بینی کسی بیرون میآید و از همه طرف به او راهنمایی کردند.
هوش مصنوعی: وقتی که یک هفته درمان شدی و دارو نوشیدی، در هفته بعدی، خون از بدنت خارج میشود مانند اشک.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.